چکیده:
برآمدن رضاخان یکی از مهمترین حوادث تاریخ معاصر ایران است. عوامل مختلفی را برای این مسئله عنوان کردهاند. از دخالت بیگانه تا هرجومرجی که ایران را پس از مشروطه فرا گرفته بود. در این میان باید به نقش روشنفکران اشاره کرد که با پشتیبانی فکری و عملی از رضاخان، نقش مهمی در صعود او به قدرت داشتند. روشنفکران این دوره با دوری از آرمانهای مشروطه، راه نجات کشور را در ایجاد «دولت مقتدر»، «گسترش ناسیونالیسم» و «تجدد آمرانه» دانسته و تحقق این ایدهها را در شخص رضاخان میدیدند، از اینرو در نشریاتشان که تا پیش از پادشاهی رضاخان منتشر میکردند با قدرت این موارد را دنبال مینمودند و برای تحقق همۀ اینها، در یک کلمه متفق بودند آن هم ایجاد یک قدرت برتر و متمرکز سیاسی. ائتلاف میانِ رضاخان و روشنفکران، موجب تقویت جایگاهِ سیاسی رضاخان گردید و نیز توانست برای حکومتِ آیندۀ او نقشۀ راهی درست کند که در طول بیست سالِ حضورش در سیاست، سعی در اجرایی کردنِ آن داشت.
Reza Khan getting into power is one of the main events of Iran contemporary history for which various factors have been proposed from interference of foreigners to the chaos of Iran after constitutional revolution. In this regard, the intellectuals who played significant role in making Reza Khan get into power through their intellectual and practical support should be mentioned. The intellectuals of this period considered the saving path of country in establishment of "authorized government", "expansion of nationalism" and "authoritarian modernization" by avoiding the constitutional ideals and perceived the satisfaction of these ideas in Reza Khan's personality. Thus, in their publications which they published until Reza Khan Kingdom, they pursued these ideas and were united in fulfillment of them through establishment of a superior and concentrated political power. The coalition between Reza Khan and intellectuals leads to enhancement of political status of Reza Khan and succeeded in providing a map for his future government which he tried to implement during his 20 years of presence in politics
خلاصه ماشینی:
روشنفکران اين دوره با دوري از آرمان هاي مشروطه ، راه نجات کشـور را در ايجـاد «دولـت مقتـدر»، «گسـترش ناسيوناليسم » و «تجدد آمرانه » دانسـته و تحقـق ايـن ايـده هـا را در شـخص رضـاخان مـي ديدنـد، از ايـن رو در نشريات شان که تا پيش از پادشاهي رضاخان منتشر مي کردند با قدرت اين موارد را دنبال مي نمودند و براي تحقق همۀ اين ها، در يک کلمه متفق بودند آن هم ايجاد يک قدرت برتر و متمرکز سياسـي.
سوال اصلي اين مقاله آن است که ايده هاي روشنفکران چه تأثيري بر برآمدن رضاخان داشـت ؟ با توجه به موارد مطرح شده فرضيه اي که شکل ميگيرد به اين صورت ميباشد: روشنفکران آن ◊ 22 دوره ، با طـرح ايـدة اساسـي لـزوم ايجـاد «دولـت مقتـدر» و پيونـد زدن ايـن ايـده بـا انديشـۀ «ناسيوناليسم »، با لزوم يکسان سازي و يک دست کردن جامعه و دولت ، از طريق «تجدد آمرانه » بستري مفهومي را براي حکومت رضاخان و پادشاهي او فراهم کردند.
پيش فرض بنيادي گرايشي که در تفکر اجتماعي - سياسي اين دوره شکل گرفـت - و شـايد بتوان آن را ناسيوناليسم تجددخواه ، متمدن ساز و يا به تعبير پژوهشـگري «ناسـيونال مدرنيسـم » ناميد- اين بود که تجدد تنها در چارچوب دولت - ملت ، بدان گونه که در اروپـاي غربـي از پايـان سدة هيجدهم به بعد به وجود آمده ، امکانپذير است و ايجاد يـک ملـت خـود بـه معنـاي متجـدد ◊ 36 ساختن بنيادهاي کهن اجتماع و سياست است ، زيرا دلبسـتگي هـاي ديـرين مـذهبي ، طايفـه اي، قومي و محلي بايد جاي خود را به هويت و وفاداري ملي بسپارند.