چکیده:
پایاننامهنویسی، یکی از فعالیتهای علمی – پژوهشی طلاب، در سطوح عالی حوزوی سطح 3 و 4 است که در این مرحله، انتظار میرود قدرت نویسندگی و توانایی آنان در تولید دانش دینی نو، شکوفا شود. حوزه علمیه الگویی، برای نگارش پایاننامه طلاب تدوین کرده است که طلاب ملزم به رعایت آن هستند. این الگوها، دارای اشکالهای روششناختی متعدد هستند. این مقاله، به نقد این الگوها اختصاص دارد و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، در سه بخش سامان یافته است: در بخش نقد صوری، به اشکالات ظاهری از ایرادات املائی الگوها بر اساس مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نیز اشکالهای قلمها پرداخته و در بخش نقد ساختاری، نگاهی به نواقص«ارائة منطقی محتوا» در این الگوها دارد. نقد محتوایی، بخش آخر این مقاله انتقادی است که در هشت محور به اشکالات این الگوها، مانند ابهام در برخی مفاهیم، اصرار بیمورد بر لزوم ارائه فرضیه در همه پایاننامهها، ارجاعدهی نادرست و... پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
آن چه امروز در حوزه هاي علميه ، به عنوان نگارش رسالۀ علمي رواج يافته است ، توسعه دادن به دانـش بشـر، در راستاي ادراک اين حقيقت متعالي معرفتي است ؛ زيرا پژوهش در تعليم و تعلـم علـوم و معـارف قـرآن و حـديث ، در مرحلۀ وجود کتبي و لفظي اين معارف ، خود نازله اي از آن تحقيق برتر است کـه بـا آمـوزش آداب بنـدگي، انسـان را آمادة آن تعليم الاهي ميکند: «و اتقوا الله و يعلمکم الله »؛ تقوا داشته باشيد تا خـدا بـه شـما بياموزانـد (بقـره : ٢٨٢).
در يک متن علمي، هم بايد نـوعي انسـجام در مـتن برقـرار باشـد (ملکـي، ١٣٨٠، ص ٩٢)، همچنين ، محققان در توالي و ترتيب مطالب نيز شيوه طبيعي (natural sequence) را پيشنهاد ميکننـد کـه عبـارت است از: شيوة منطقي (آرمند، ١٣٨٤، ص ٤٨) و در الگوهاي ارائه شده ، اين شيوة منطقي و انسجام ، در برخـي مـوارد داراي اشکال است : در اين الگوها، بيان اهميت و ضرورت تحقيق را بعد از سؤالات تحقيق قرار داده اند و فرضيه هم پس از اهميـت جاي دارد.
اشکال فوق در ضميمه دستورالعمل تدوين رسالۀ علمي نيز وجود دارد که در بند ٧، که دربـارة سـاختار و شـکل صوري رساله است ، نوشته شده است : رساله بايد از بخش هاي منطقي يا فصل بندي متناسب با پيش فرض هـا و سـؤالات و موضـوع رسـاله ، برخـوردار باشد و در پايان هر بخش و فصل ، حاصل بحث به صورت روشن بيان شود.