خلاصه ماشینی:
"» (4) کیهان فرهنگی: با وجود آن همه باغ و املاک وقفی که فرمودید، چرا حسینیه مخروبه شده بود، مگر قبلا در آنجا مراسم ماه محرم انجام نمیگرفت؟ استاد حجازی: « مادرم میگفت: اینجا در ماه محرم چادر میزدند و روضه میخواندند و شام میدادند و هیاتهای سینهزنی میآمدند و عزاداری میکردند، ولی حالا به این روز افتاده که طویله اسبها و الاغهای خان شده است!» (5) کیهان فرهنگی: این حسینیه، متصدی یا متولی خاصی نداشت؟ استاد حجازی: «پیرزن محترم و موءمنی بود که او را حاجبیبی میگفتند.
»(10) کیهان فرهنگی: مخالفان انجمن تبلیغات اسلامی شما آن زمان حرفشان چه بود و چه میگفتند؟ استاد حجازی: «میگفتند: اینها انگلیسی هستند که به نام دین جمع شدهاند و هنگامی که به نهضت ملی شدن صنعت نفت پرداختیم و با انگلیس به مبارزه پرداختیم، باز هم میگفتند: این هم حقه است و ما همچنان در زیر گلولهباران تهمت و دشنام زیست میکردیم.
» (16) کیهان فرهنگی: بعد از کودتای سال 32 سرنوشت کانون نشر حقایق اسلامی و خود استاد شریعتی چگونه رقم خورد؟ استاد حجازی:«پس از کودتای ننگین 28 مرداد، کانونش را بستند و به عزلتش کشاندند ولی باز هم دست از مبارزه برنداشت، تا این که نیمه شبی به خانهاش ریختند و او را به همراه فرزند رشیدش علی و جمعی از یارانش باهواپیمای نظامی به تهران بردند و در زندان قزل قلعه به حبس انداختند."