چکیده:
با شروع روند صنعتی شدن و غلبه انسان بر قوای طبیعت جایگاه غالب و مغلوب در معادله طبیعت و انسان عوض شد به نحوی که از این دوران به بعد شاهدیم که طبیعت و محیط زیست طبیعی غربت و قوای اسرارآمیز و غیر قابل مقابله و تسلیمناپذیر خود را از دست داد و به ابزاری در خدمت انسان و نیازهای او تبدیل شد. انسان حتی به این حد بسنده نکرد بلکه از قرن بیستم به بعد توسعه و موفقیت برنامههای توسعه را منوط به بهرهبرداری و تخریب محیط زیست کرد؛ اما کم کم و از دهه 1960 میلادی حفظ محیط زیست به خودی خود و نه به عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی مورد توجه جنبشهای اجتماعی غرب قرار گرفت؛ بنابراین محیط زیست در عصر حاضر اهمیت فراوانی در زندگی انسانها پیدا کرده است و نیز مبانی علمی و اخلاقی حفاظت از محیط زیست نیز بعضا از سوی فعالین این عرصه مورد استناد قرار میگیرند. با توجه به جایگاه شریعت اسلام در کشورمان و نقش پررنگ قواعد فقهی در رفتارهای فردی و اجتماعی مسلمانان در این پژوهش موضع شریعت در برابر تحولات حادث در محیط زیست با استناد به منابع فقهی و حقوقی نظیر کتاب و سنت و عقل مورد واکاوی قرار میگیرد. در واقع در این مقاله تلاش میشود با طرح موضوعات متنوعی در قالب مسائل و قواعد فقهی کلیه مسئولیتهای فقهی ناشی از آسیب و تخریب محیط زیست و تاثیر آن بر گردشگری تبیین و تحلیل شود. با توجه به این مهم هدف از نگارش این مقاله پرداختن به مسئله مهم محیط زیست و تخریب آن و اهمیت این موضوع در آیات و روایات و تاثیر آن بر گردشگری است و به این منظور از نمودارها و جداول نیز برای تحلیل و تبیین موضوع استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
مباني فقهي حفظ محيط زيست همان طوري که گفتيم مباني استنباط حکم فقهي در اسلام عبارت اند از: قرآن ، سنت ، اجماع و عقـل کـه در ادامـه بـه بررسي مسئله حفظ محيط زيست در هر يک از اين منابع مي پردازيم : - دلايل عقلي حفاظت از محيط زيست علت اينکه ابتدا به ذکر دليل عقل مي پردازيم همان تقدم رتبي مباحث عقلي بر مـباحث نـقلي مـحض است و اينکـه عقلي بودن احـکام سـبب مي شود مباحث شرعي مطرح در مورد حکم عقل حيثيت ارشـادي و تأکيـدي پيـدا کنـد و به عنوان حکم تأسيسي و مولوي به آن نظر نشود.
برخي از فقيهان نيز از دلالت آيه بر وجوب عمران و آباداني زمين با کشت و زرع و کاشت درخـت و احـداث ابنيـه سخن گفته اند چرا که استعمار طـلب عـمران بوده و طلب مطلق از خداوند دال بر وجوب است بنابراين بايد گفـت : آيه کريمه به دلالت منطوقي بر لزوم اقدام به عمران و آباداني محيط زيست انساني و با ملازمه عقلي بـر نهـي از ضـد آن يـعني عـدم عمران دلالت دارد و چون از عدم عمران نهي شده باشد به اولويت قطعي تخريب و ويراني زمين هم متعلق نهي شرعي خواهد بود.
Bukhari, (1980) Muhammad bin Ismail Bukhari, Beirut: Daralfker,p199 Esfahani, (1997) Mohammad Hossein footnote gains, scientific printing press, the first,p201 Gorji, A.
Tarmizi, (1982) Mohammed bin Issa; mosque correct; Sunan al-Tirmidhi, Beirut: Daralfker,p69 Tusi, Muhammad ibn Hasan (2011) Refinement of Laws.