چکیده:
قرآن کریم در 46 آیه و 50 بار از واژه طیّب استفاده کرده است. در این آیات واژه طیّب در
موضوعات مختلف و گاهی به صورت مشتقات مختلفی بکار رفته است. به نظر می رسد که
این تعداد فراوانی از یک واژه نمی تواند بدون ارتباط با یکدیگر باشند. بیشترین موضوعی که
واژه طیّب در آن دیده می شود موضوع رزق است. رزق در فرهنگ قرآن و روایات به معنای
تامین کننده حیات است و بسته به نوع حیات جنس رزق نیز متفاوت است. به عبارت دیگر
حیات از جانب خداوند به همه موجودات داده شدهاست بنابراین در تداوم آن نیازمند اسبابی
هستند. مطلق اسبابی که موجودند و به تبع آن انسان، برای ادامه حیات به آنها محتاج است به
نام رزق شناخته می شوند.
حیات طیّبه نیز از عبارات مهم و کلیدی قرآن است که در این زمینه مفسران و عالمان
بسیاری به بحث و تحقیق پرداخته اند.
در این مقاله سعی شدهاست تا به نقش رزق طیّب در به تحقق پیوستن حیات طیّبه تاکید
کند و رزق طیّب را به عنوان یکی از عوامل موثر در شکلگیری حیات طیّبه قلمداد نماید.
خلاصه ماشینی:
بنابراین در قرآن مشاهده میشود که در موضوعات مختلفی واژه طیّب بکار رفته است و طیب بودن آنها به این معناست که همگی با ساختار هستی هماهنگ و در یک راستا میباشند و در نهایت این انسان است که باید بتواند خود را همسو با آن سازد و از این نظام هماهنگ بهره ببرد.
همچنین برای رسیدن به نتیجه، اعتقاد باید به عمل هم کشیده شود که این با «قول طیّب» در ارتباط است و در صورت حاکمیت طیّبات در زندگی انسان به «حیات طیّبه» که غایت زندگی اوست، دست مییابد.
این مقاله به بررسی موضوع رزق طیّب به عنوان یکی از موضوعات مهم برای دستیابی به حیات طیّبه میپردازد.
توجه به انواع غذاها و حلال و طیّب بودن آنها، نیز نحوه استفاده از غذاها و نقش غذا در تربیت جسم و روان از موضوعات مهمی است که باعث بهرهمندی هر چه بیشتر انسان از حیات مادی میشود و زمینه بهرهمندی از حیات معنوی را ایجاد میکند به همین دلیل در سوره مبارکه عبس از ملائکه نزولدهنده وحی سخن میگوید و آنها بزرگوارنی بخشاینده و بسیار نیکيدهنده معرفی میکند که وحی را برای انسان جاری میکنند، نیز از گیاهانی نام میبرد که رزقی آسمانی مینوشند و غذایی جسمانی را در اختیار انسان قرار میدهند تا در اثر تناول این متاع که مشابه متاع حیوانات است به قرب الهی و قدرت فهم کتب آسمانی نایل شود.
بر همین اساس یکی از مصادیق رزق در نظام انسانی علم است که مرتبهای بالاتر از طعام دارد، زیرا باعث ارتقای درجات معنوی انسان میشود.