چکیده:
این نوشتار از واژگان بیگانه در قرآن بحث می کند. نویسنده با توجه به پژوهش های زبان شناختی و تاریخی واژه های زیر را بررسی می کند: اب، ابابیل، ابراهیم، ابریق، ابلیس، اجر، احبار، آدم، ادریس، ارائک، آزر، ارم، اساطیر
خلاصه ماشینی:
"6 آقای دکتر محمد مقدم، استاد زبانشناسی و زبانهای باستانی دانشگاه تهران در تکمیل نظر آرتورجفری درباره ابابیل چنین نوشتهاند: «اکنون به نوشته دکتر جفری دو یادداشت زیر را میتوان افزود: (1) آبله واژه فارسی است و صورت پهلوی آن ابلک وابلق هنوز در فارسی زنده است، به معنی دارای پیس و لک و هر چیز دو رنگ و همچنین واژه ابلوک به معنی مردم دو رنگ و منافق، ابابیل جمع معرب آن است و شاید خود ابرهه صورت دیگری از این واژه باشد.
بیتردید کلمه ابریق از جمله واژگان فارسی است که در قرآن کریم راه یافته است و این تنها واژه فارسی راه یافته به قرآن نیست، بلکه واژگان دیگری نیز از فارسی به قاموس کلمات قرآنی راه یافته است که پارهای از آنها بقرار ذیل است، هر چند که دانشمندان در مواردی، به فارسی بودن آنها اختلاف نظر دارند مانند: ابابیل: که ذکرش رفت و کارادوو آن را فارسی دانسته است.
صاحب مفردات و تاج العروس به صورت مبسوط درباره این واژه بحث کردهاند بعضی از اهل لغت آن را حبشی دانستهاند که در این باره البته تردید دارند و پارهای دیگر نیز احتمال میدهند که واژه ریشهای ایرانی داشته باشد برای اطلاع بیشتر درباره این واژه بنگرید به کتاب پژوهشگر آلمانی ژوزف هورویتس (Horovitz) با عنوان «بررسیهای قرآنی» 11 - آزر (Azar) سوره انعام آیه 74 نام عموی حضرت ابراهیم، در کتابهای سیره پیامبران نام پدر حضرت ابراهیم را «تارخ» نوشتهاند."