چکیده:
سوریه که تا پایان سال 2010 میلادی از کشورهای باثبات و تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه به شمار م یرفت؛ از
ابتدای سال 2011 به یکی از بی ثبات ترین، رخنه پذیرترین و محوری ترین کانون های کشمکش و رقابت منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است. بحران سوریه به دلیل کثرت و تنوع بازیگران تاثیرگذار در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی به کیی از غامض ترین و پیچیده ترین بحران های خاورمیانه از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون تبدیل شده است. کیی از بازیگران منطقه ای تاثیرگذار و از طرف های عمده کشاکش در بحران سوریه، قطر است. سیاست خارجی قطر در قبال ناآرامی های داخلی سوریه در ابتدا غیرشفاف و نامعلوم بود؛ به طوری که در ابتدا از فعالیت های خشونت آمیز و تظاهرات اعتراض آمیز سور یها ناراضی بود و در کنار بشار اسد ایستاد؛ اما دوحه بعد از مدتی سیاست خود را تغ ییر داد و علیه بشار اسد موضع گرفت و به پشتیبانی از مخالفین نظام پرداخت.
مقاله حاضر با استفاده از رو کیرد توصیفی– تحلیلی و با ت یکه بر منابع کتابخانه ای درصدد پاسخ به این پرسش است که چرا قطر در قبال بحران سوریه سیاست خارجی تهاجمی را اتخاذ کرده است؟ فرضیه پژوهش این است که قطر با هدف افزایش قدرت خود در سطح منطقه ای و برجسته سازی تصویر و نقش خود در سطح بی نالمللی، رهیافت تهاجمی را در سیاست خارجی خود نسبت به بحران سوریه اتخاذ نموده است.
Syria, which by the end of 2010 was one of the most stable and influential countries in the Middle East has become one of the most destabilized, vulnerable and critical centers of conflict and regional and international competition since the beginning of 2011. The crisis has become one of the most difficult and complex Middle Eastern crises since World War II, due to the plurality and diversity of influential actors at the three domestic, regional and international levels. Qatar is one of the most influential regional actors and major contributors to the conflict in Syria. Qatar’s foreign policy was initially unclear and vague towards the internal unrest in Syria. Qatar initially was dissatisfied with the violent activities and protests of the people and stood beside Bashar al-Assad, but Doha changed its policy after some time. It took a stance against Bashar al-Assad and supported the opponents of the system. Using an analytical-descriptive approach, this paper seeks to answer the question of why Qatar has adopted aggressive foreign policy towards the Syrian crisis based on library resources. The research hypothesis is that Qatar has adopted an aggressive approach in its foreign policy towards the Syrian crisis with the aim of increasing its regional strength and highlighting its image and role internationally.
خلاصه ماشینی:
قطر تا پايان سال ٢٠١٠ ميلادي در سطح منطقه در نقش ميانجي حاضر مي شد و در برخي از تحولات نيز سياست بي طرفي را اتخاذ مي کرد؛ اما با شروع خيزش هاي مردمي به ويژه در ليبي و مصر سياست خود را تغيير داد و به حمايت هاي مالي و رسانه اي از انقلابيون پرداخت ، تا از اين طريق ، انقلاب هاي عربي را بر اساس منافع خود هدايت و مديريت کند.
ازجمله مهمترين اين ديدارها، سفر بشار اسد در سال ٢٠٠٣، به دوحه پايتخت قطر به منظور بررسي پيامدهاي حمله هوايي رژيم صهيونيستي به سوريه در ٥ اکتبر ٢٠٠٣، تحريم هاي اعمال شده ايالات متحده آمريکا عليه دمشق و نحوه تلاش هاي کشورهاي عربي براي مقابله با اين پيامدها بود.
به هر حال مرحله دوم ، نقطه عطفي در سياست خارجي قطر در قبال تحولات سوريه بود؛ چراکه اين کشور در ابتدا به صورت فردي به مخالفت با نظام سوريه برآمد اما مدتي بعد از طريق اجماع خاورميانه ٤٣ و با بهره برداري از شوراي همکاري خليج فارس و اتحاديه عرب فعاليت هاي خود عليه دولت سوريه را پيگيري کرد.
فعاليت هاي رسانه اي الجزيره در قبال تحولات سوريه در راستاي سياست قطر مبني بر تشديد بحران در سوريه و کمک به تغيير نظام در اين کشور است که مکمل تلاش هاي سياسي دوحه براي مقابله با دولت بشار اسد در سطح جهان عرب محسوب مي شود.