چکیده:
آیرونی از اصطلاحات مهم و پرکاربرد در سه حوزۀ نقد ادبی، فلسفه و بلاغت است که برای آن معادلهایی نظیر طعنه، استهزا، کنایه، طنز، تهکم، تجاهل العارف، ریشخند، وارونه گویی و ... قراردادهاند؛ امّا هیچ یک از این معادلها تعریف درست و جامع و مانعی از آیرونی نیست. سادهترین تعریف از آیرونی تضاد بین بود و نمود است؛ امّا آیرونی علاوه بر تضاد بین بود و نمود، عناصر دیگری هم دارد که در ایجاد آن، نقش اساسی ایفا میکنند. مصیبتنامۀ یکی از آثار مهم ادب عرفانی است که عطّار در این کتاب برای بیان مسائل اجتماعی و یا طرح مباحث عرفانی در قالبهای متعدد و مبتنی بر دریافت مخاطب از این شگرد هنری و انواع آن بهره جسته است. عطّار از موضعی فراتر از دیگران مسائل مهم زمانۀ خود را به دقت نگریسته و درک کرده است. نگارندگان با بررسی و تحلیل این اثر عرفانی دریافتهاند که عطّار از انواع آیرونی موقعیت، زبانی، ساده لوح، تقدیر، سقراطی، خودزنی و نمایشی در ساختار داستانهایش استفاده کرده است؛ میتوان گفت مهمترین دلایل استفاده از آیرونی در مصیبتنامه، بستر روایی و داستانی کلام، بیان مضامین انتقاد اجتماعی و اخلاقی و خفقان سیاسی و محافظهکاری عطّار بوده است.
Irony is one of the important and highly used term in the three fields of literal critics, philosophy and eloquence. There are many equivalent terms such as sarcasm, satire, quip, ridicule, etc. for it. But not of these equivalents are a comprehensive definition for it. The contrast between existence and representation is the simplest definition. However, more than this contrast, irony has other components that play crucial role in its creation. Mosibatname is one of the theosophical curtsy books in which he has used this artistic technique to present theosophical and social issues in varieties of patterns based on the readers’ understanding. Atar in a superior position than others, has deeply comprehended his contemporary issues. The authors, by carrying out this analysis, have understood that Atar has used different types of irony like situational, lingual, dramatic, and Socratic in the structures of his stories. It can be said that the important reasons for using irony were flow of the story, expressing social and ethical concepts, political oppression, and Atar’s conservatism.
خلاصه ماشینی:
بزرگترين لذت حاصل از آيروني براي مخاطب ، علاوه بـر خنـده آور بـودن ، ايـن است که مخاطب را در موقعيت آگاهي برتري نسبت به قرباني آيروني قـرار مـيدهـد؛ يعني مخاطب ، شاهد وضعيتي است که از حقيقتش آگاه است ؛ اما شخصي که خود در آن وضـعيت قـرار دارد (قربـاني آيرونـي)، از حقيقـت بـاخبر نيسـت و همـين امـر کـه مخاطب ، چيزي بيشتر از کاراکترها (که در سوءتفاهم هستند) مـيدانـد، او را در لـذتي عميق غرق ميکند؛ لذتي که در مواقعي (آيرونيهاي تراژيک )، موجب به درد آمـدن دل مخاطب و تأثيرگذاري عميق اثر ادبي ميشود.
واقعيت اين است به سختي ميتوان مفـاهيم گسـترده اي را کـه بـراي آيرونـي ذکر کرده اند، در يک تعريف محصور کرد؛ اما ميتوان ويژگـيهـايي را بـراي آن در نظر گرفت که ميان تعاريف ارائه شده از آيروني و انواع آن ، مشترکاند؛ «ويژگيهايي ماننـد خـود را بـه نـاداني زدن ، دوگانـه گـويي يـا ايهـام ، غافـل گيـري، طنـز و اسـتهزا، کنايه گويي و به کار بردن کلمه ها و عبارت ها در غيـر معنـي حقيقـي آن هـا» (لرسـتاني، .
با توجه به ويژگيهاي ذکرشده ميتوان آيروني را اين گونه تعريف کرد: «آيرونـي مجموعه اي از شگردهاست که گوينده با پنهان کاري و بيطرف نشان دادن خود، کلام يا موقعيتي داراي دو يا چند مفهوم معتبر خلق ميکند که مفهومي غير از ظـاهر و نمـود آن و معمولا خلافش مورد نظر است ؛ به نوعي که دريافت خواننـده بـا توجـه بـه بافـت کلام يا موقعيت ، اغلب با غافلگيري و ريشخند همراه است » (رحمانيفر، ١٣٩٤: ١٧٥).