چکیده:
تاکنون تاثیر عواملی مانند کیفیت گزارشگری مالی، محدودیت مالی و وفرصتهای سرمایهگذاری بر کارایی سرمایهگذاری مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما بررسی تاثیر عوامل رفتاری مدیریت مانند خوش بینی یا بدبینی مدیریت بر کارایی سرمایهگذاری و ارزش شرکتها مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین خوشبینی مدیریت، کارایی سرمایهگذاری و ارزش شرکتها میباشد. برای این منظور از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 181 شرکت در بازه زمانی 1389 الی 1394 انتخاب نموده و با استفاده از رگرسیون چند متغیره با روش برآورد حداقل مربعات تعمیم یافته و دادههای ترکیبی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد در بین شرکتهایی که کم سرمایهگذاری (بیش سرمایهگذاری) مینمایند، خوشبینی (بدبینی) مدیریت تاثیر معناداری بر میزان سرمایهگذاری شرکت ندارد. همچنین نتایج بیانگر این بود که در بین شرکتهایی که کم سرمایهگذاری (بیش سرمایهگذاری) مینمایند، خوشبینی (بدبینی) مدیریت باعث کاهش ارزش شرکت میشود. طبق نتایج بدست آمده خوشبینی (بدبینی) مدیریت تاثیری بر کارایی سرمایهگذاری ندارد، اما در مواقع ناکارایی سرمایهگذاری باعث کاهش ارزش شرکت میشود.
The effects of factors such as the quality of financial reporting, financial constraints and investment opportunities on the investment performance are studied. But the effect of factors such as optimism or pessimism manages the performance of investment management behavior and firm value has not been studied. This study examines the relationship between optimism management, investment performance and value of the firm's. For this purpose, among the listed companies in Tehran Stock Exchange in the period from 2010 to 2015, have been selected 181 companies and were tested using multivariate regression. The results showed that among companies with low investment (more investment) takes, optimism (pessimism) management does not have a significant effect on the company's investment. Also the results showed that among companies with low investment (more funding) drawn; optimism (pessimism) reduces the value of the company's management. According to the results of optimism (pessimism) manage the impact on investment performance, but at the time of the inefficiency of investment reduces firm value.
خلاصه ماشینی:
نتايج نشــان داد در بين شرکت هايي که کم سرمايه گذاري (بيش سرمايه گذاري ) مي نمايند، خوش بيني (بدبيني ) مديريت تأثير معناداري بر ميزان ســرمايه گذاري شــرکت ندارد.
هم چنين نتايج بيانگر اين بود که در بين شــرکت هايي که کم ســـرمايه گذاري (بيش ســـرمايه گذاري ) مي نمايند، خوش بيني (بدبيني ) مديريت باعث کاهش ارزش شـــرکت مي شـــود.
هيتون (٢٠ )٠٢ابتدا به بررســـي اينکه چگونه خوش بيني مديريت بر تصـــميمات ســـرمايه گذاري شـــرکت ها تأثير مي گذارد پرداخت و به اين نتيجه رسيد که مديران خوش بين در پروژه ها با ارزش فعلي خالص منفي به علت نياز به منابع خارجي چشـم پوشـي مي کنند.
نتايج اين پژوهش نشـــان داد که به طور ميانگين اعتماد به نفس بيش از حد مديران باعث افزايش حســـاســـيت ســـرمايه گذاري- جريان هاي نقدي ميشـــود و در شرکت هايي که هزينه نمايندگي بالاتري دارند اين تأثير به ميزان قابل توجهي بيشتر است .
تعريف و نحوه اندازه گيري متغيرها متغير وابسته در رابطه (١) و (٢) متغير وابسته سرمايه گذاري )Invest( مي باشد که برابر با حاصل جمع پرداخت بابت سـود سـهام و بهره و خالص پرداخت بابت خريد دارايي ثابت مشـهود (پرداخت بابت خريد دارايي ثابت منهاي دريافت بابت فروش دارايي ثابت ) مي باشـــد که به منظور هم مقياس سازي بر جمع داراييهاي اول دوره تقسيم شده است .
با توجه به نگاره و با توجه به اينکه اين مقدار کمتر از سطح خطاي ٠/٠٥ مي باشد، بنابراين فرضيه چهارم در ســطح معناداري ٠/٩٥ تاييد مي شــود و در شــرکت هايي که بيش ســرمايه گذاري مي نمايند، افزايش بدبيني مديريت باعث کاهش ارزش (زيرا ضريب رگرسيون متغير مستقل مقداري منفي است که بيانگر رابطه معکوس مي باشد) شرکت مي شود .