چکیده:
در دهههای اخیر، فلسفه و کودک تحت عنوان فلسفه برای کودکان در زمینه آموزش و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت آموزش برای کودکان در فلسفه معاصر، این مطالعه به بررسی اهمیت تدریس فلسفه برای کودکان پرداخته است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر برنامه آموزشی «فلسفه برای کودکان» (P4C) بر همدلی و حل مسئله اجتماعی در دانشآموزان بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام شد و جامعه آماری آن کلیه دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان حسنآباد تهران بودند. با استفاده از روش در دسترس، 30 نفر از دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرارگرفته شدند. در ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه تجدیدنظر شده همدلی دیویس و حل مسئله اجتماعی دزوریلا پاسخ دادند. در مرحله بعد گروه آزمایش، تحت آموزش فلسفه برای کودکان قرار گرفتند (5 جلسه) و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از پایان جلسات آموزشی، دوباره پرسشنامهها در اختیار هر دو گروه شرکتکننده قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. در پایان مشخص شد که اجرای این برنامه میتواند به ارتقا همدلی و مهارت کلی حل مسئله اجتماعی دانش آموزان تأثیر معناداری بگذارد (P<0/05). نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مشارکت در برنامه آموزشی «فلسفه برای کودکان» منجر به بهبود همدلی و مهارت کلی حل مسئله اجتماعی میشود.
In recent decades, philosophy and children has been proposed under title including Philosophy for Children (P4C) in the field of education and philosophy. Given the importance of education for children in contemporary philosophy, this study examines the importance of teaching philosophy for children. The purpose of this study was to explain the effect of the "Philosophy for Children" educational program (P4C) on empathy and social problem solving in students. This research was carried out using a semi-experimental method. The statistical population of this study was all male students of the fifth grade elementary school of Hassan Abad city of Tehran. Using the convenience method, 30 male students of fifth grade elementary school were selected and randomly assigned to two groups of 15 subjects. Initially, both groups responded to Davis's revised Empathy questionnaire and social problem solving by D’Zurilla, et al. In the next stage, the experimental group was trained in philosophy for children and no training was provided to the control group. After the end of the training sessions, the questionnaires were returned to both groups of participants. Covariance analysis was used to analyze the data. In the end, it was determined that the implementation of this program can improve the empathy and the overall skill of social problem solving students (P <0/05). The results of this study suggest that participation in the "Philosophy for Children" curriculum leads to improved the empathy and the overall skill of solving the social problem.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي آموزش فلسفه به کودکان بر همدلي و حل مسئله اجتماعي دانش آموزان پنجم ابتدايي ابولقاسم عيسيمراد١، زهرا نفر٢، فاطمه السادات فاطمي 3 تاريخ وصول : ٩٨/٠٥/١٥ تاريخ پذيرش : ٩٨/٠٨/١٥ چکيده در دهه هاي اخير، فلسفه و کودک تحت عنوان فلسفه براي کودکان در زمينه آموزش و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است .
پژوهش حاضر به بررسي اثربخشي آموزش فلسفه کودک بر همدلي و حل مسئله اجتماعي دانش آموزان پسر پايه پنجم ابتدايي پرداخته است .
روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف در زمره پژوهش هاي کاربردي است ، ازآنجاکه در اين پژوهش تأثير برنامه آموزش فلسفه بر همدلي و حل مسئله اجتماعي دانش آموزان پسر ابتدايي موردبررسي قرارگرفته و امکان گزينش تصادفي آزمودنيها وجود نداشته است ؛ جزء پژوهش هاي نيمه آزمايشي و با طرح پيش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل است .
پس از مشخص شدن گروه آزمايش و کنترل ، از هر دو گروه به عنوان پيش آزمون ، پرسشنامه هاي همدلي مارک ديويس ١ (١٩٨٣) و حل مسئله اجتماعي دزوريلا و همکاران ٢ (٢٠٠٢) گرفته شد و بعد از انجام پيش آزمون ، گروه آزمايش در معرض آموزش فلسفه براي کودک (پرسش هاي منطقي فلسفي کودکان ) قرار گرفت .
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر به منظور تعيين اثربخشي برنامه ي آموزش فلسفه به کودکان بر همدلي و حل مسئله اجتماعي در دانش آموزان پسر پايه پنجم ابتدايي بود.
نتايج نشان داد که برنامه آموزش فلسفه به کودکان موجب افزايش همدلي و توانايي حل مسئله اجتماعي در دانش آموزان پايه پنجم شده است .