چکیده:
سابقه و هدف: دانشجویان هر جامعه در میان قشرهای مختلف آن. دسترنج معنوی و انسانی
و از آیندهسازان کشور خویش هستند و توجه به وضعیت سلامت روانی» معنویء اجتماعی,
فرهنگی و جسمی آنان موجب فراهم آوردن زمینة لازم برای تحقق زندگی پویا و سالم در
جامعه برای سالهای آینده خواهد شد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش
خودنظارتی با رویکرد مراقبة اسلامی بر خویشتنداری دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود.
روش کار: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی بهصورت پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل
بود. جامعة آماری شامل کلیة دانشجویان دانشگاه تهران بود که در سال تحصیلی ۱۳۹۵
مشغول به تحصیل بودند و از میان آنان ۳۰ نفر از دانشجویان دختر به روش نمونهگیری
دردسترس انتخاب؛ و بهصورت شمارش تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵
نفر) تقسیم شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش هشت جلسه (یکونیم ساعته) برنامة آموزش
دادهها از پرسشنامه خویشتنداری گاتفردسون و هیرشی استفاده شد. دادههای بهدستآمده
نیز با روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همة موارد اخلاقی
رعایت شده است و مولفان مقاله هیچگونه تضاد منافعی گزارش نکردهاند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که دانشجویان دختر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در
پسآزمون» بهطور معناداری خویشتنداری بالاتری به دست آوردند و فرضیة پژوهش مبنی بر
اثربخشی آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبة اسلامی بر خویشتنداری دختران دانشجوی
دانشگاه تهران تایید شد (۳ <۰/۰۱).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش, مداخلة مذهبی-معنوی گروهی تاثیر مثبتی بر قدرت
درونی و خودکنترلی دانشجویان دختر داشت و میتوان از این مداخله برای بهبود منابع
روانشناختی در افزایش خویشتر داری دانن نشجویان استفاده کرد.
خلفیة البحث وأهدافه: یعتبر الطلاب الجامعیین فی المجتمع من بین طبقاته المختلفة حصیلة روحیة
وانسانیة لصناعة مستقبل بلدهم. فإن الإهتمام بصحتهم النفسیة والروحیة والاجتماعیة والثقافیة
والبدنیة سی وفر الأرضیة اللازمة لتحقیق الحیاة النشیطة والسلیمة فی المجتمع فی السنوات القادمة. کان
الغرض من هذه الدراسة مدی تأثیر تعلیم مراقبة النفس مع رؤیة التأمل الذاتی الإسلامی علی ضبط
النفس لدی طالبات جامعة طهران.
منهجیة البحث: تم اجراء هذا البحث حسب منهج شبه التجریبی وبطریقة الإختبار القبلی والبعدی
مع المجموعة الضابطة. اشتمل المجتمع الإحصائی کافة طلاب جامعة طهران الذین کانوا یدرسون فی
سنة 2016 حیث تم اختیار 30 طالبة بطریقة اخذ العینة المتاحة وتم تصنیفهن الی مجموعتی التجریبیة
والضابطة وذلک حسب العد العشوائی. تلقت المشارکات فی المجموعة التجریبیة ثمانی جلسات) ساعة
ونصف فی کل جلسة (من برنامج تعلیم مراقبة النفس مع نهج التأمل الذاتی الإسلامی علی مدی 8
أسابیع. ومن أجل جمع البیانات تم استخدام استبیان "کوتفردسون" و"هیرشی" لضبط النفس. تم
تحلیل البیانات وتجزئتها باستخدام المنهج الاحصائی لتحلیل التغایر. تمت مراعاة جمیع الموارد الأخلاقیة
فی هذا البحث واضافة الی هذا، فإن مؤلفی البحث لم یشیروا الی ای تضارب فی المصالح.
الکشوفات: اظهرت الکشوفات أنه اکتسب الطالبات فی المجموعة التجریبیة فی الاختبار البعدی علی
نسبة عالیة من ضبط النفس مقارنة مع المجموعة الضابطة حیث تم التأکید علی فرضیة الدراسة التی
تبلغ عن فعالیة تعلیم مراقبة النفس مع رؤیة التأمل الذاتی الإسلامی فی ضبط النفس لدی طالبات
جامعة طهران) 01 / 0P>.)
الاستنتاج: وفقا لنتائج الدراسة، إن المداخلة الدینیة والروحیة التی تقوم بشکل جماعی، تؤثر ایجابیا
علی القوة الداخلیة وضبط النفس لدی الطالبات ویمکن استخدام هذه المداخلة فی سبیل تحسین
الموارد النفسیة من أجل تعزیز ضبط النفس لدی الطلاب.
Background and Objective: University students are the intellectual human resources of any society and they are the prospects of their country. Paying attention to their mental, spiritual, social, cultural and physical health will provide the ground for realization of a dynamic and healthy life in the future. The purpose of the present study was to determine the effectiveness of self-monitoring training using the Islamic contemplation approach on self-restraint among female students of Tehran University. Methods: This study adopted a quasi-experimental pretest and posttest control group design. The statistical population consisted of all students of University of Tehran who were studying in the educational year 2017. A sample of 30 female students from Tehran University was selected using available sampling method. They were randomly assigned to two experimental (15) and a control group (15). Participants in the experimental group received an Islamic-contemplation self-monitoring training program in eight (one-and-a-half-hour) sessions. A self-restraint questionnaire Gatfordson and Hirschi was used to collect data. Data were analyzed using covariance analysis. In this study, all the ethical considerations have been observed and no conflict of interest was reported by the authors. Results: The results showed that the female students in the experimental group had significantly higher self-control scores than the control group on the post-test and the hypothesis of the study concerning the effectiveness of self-monitoring training by Islamic contemplation approach on self-restraint of Tehran University students was confirmed (P> 0/01).
Conclusion: Based on the findings, group religious-spiritual intervention had a positive effect on the internal and self-control power of female students, and this intervention could be used to improve the psychological resources in increasing students’ self-restraint.