چکیده:
این مقاله در پی آن است تا اهمیت سرمایه اجتماعی در حکمرانی خوب و شکنندگی و
آسیبپذیری آن در برابر رفتار و اقدامات دولت را برجسته کند.سرمایه اجتماعی
سنگبنای جامعه مرفه و دولت کارآمد است و در سایه حفظ، تقویت و انباشت این منبع
ارزشمند است که جامعه میتواند از دستاوردهای توسعه و حکمرانی خوب بهرهمند شود.از
اینرو، دولت نه فقط باید پیامدهای اقداماتش برسرمایه اجتماعی را ارزیابی کند، بلکه
لازم است همواره محیط اجتماعی اعتمادآوری را فراهم آورد که اعتمادپذیری، تمایل به
حفظ قول و قرارها، تمایل به همکاری و همیاری و وارد شدن در شبکههای اجتماعی را
برای اعضای جامعه سودمند و معنادار سازد.نگارنده معتقد است که سرمایه اجتماعی با تعدیل ازمطلوبیت انداختن نارساییهایی
چون ناکارایی تخصیصی، کسادی سازمانی، مشکل کارگزاری و فساد در بخش عمومی و نیز تنش
و تعارضهای احتمالی بین سیاستمداران و بوروکراتها، و درعینحال تقویت نظارت
درونی، امکان عرضه کالای مدیریت عمومی بهتری را فراهم میکند.دولت از یکسو
میتواند از طریق بهسازی فردی، اجتماعی و نهادی و نیز تدارک محیط اجتماعی اعتمادزا،
زمینه تولید سرمایه اجتماعی را فراهم آورد و از سوی دیگر، با تضعیف منابع سازنده
سرمایه اجتماعی به تخریب آن کمک کند.
his article seeks to highlight the importance of social capital in good governance and its fragility and vulnerability to the state conduct and actions. Social capital is the cornerstone of the affluent society and efficient government. It is in the shadow of the maintenance، enforcement and accumulation of this valuable resource that society can benefit from the achievements of development and good governance. Hence، not only the state has to assess the consequences of its actions on social capital، but also it needs to provide a trustful social environment which makes confidence، willingness to keep promises، will to cooperation and assistance and entering the social networks meaningful and useful for the members of society. The author believes that by adjusting or removing such deficiencies as dysfunction in allocation، organizational recession، agency problem، corruption in public sector، and possible tensions and conflicts between politicians and bureaucrats، as well as reinforcing internal oversight، social capital provides the possibility for better supply of public management goods. On the one hand، the government can pave the way for the production of social capital through individual، social and institutional betterment، and preparing a trustful social environment، and on the other hand it may contribute to its destruction through weakening the constructive sources of social capital.
خلاصه ماشینی:
نگارنده معتقد است که سرمایه اجتماعی با تعدیل ازمطلوبیت انداختن نارساییهایی چون ناکارایی تخصیصی، کسادی سازمانی، مشکل کارگزاری و فساد در بخش عمومی و نیز تنش و تعارضهای احتمالی بین سیاستمداران و بوروکراتها، و درعینحال تقویت نظارت درونی، امکان عرضه کالای مدیریت عمومی بهتری را فراهم میکند.
کلید واژهها:سرمایه اجتماعی، دولت، اعتماد عمومی، حرکت، حکمرانی خوب فصلنامه مطالعات راهبردی*سال نهم*شماره اول*بهار 1385*شماره مسلسل 31 مقدمه معمولا اقتصاددانان در پاسخ به پرسشهایی چون:چرا برخی ملتها توسعه پیدا کردهاند و برخی دیگر از دستیابی به آن بازماندهاند؟؛چرا از آنها توسعه یافتهتر از بقیه هستند؟؛و چرا توسعهیافتگی در بعضی جوامع دربردارنده هزینههای فرصتی و اجتماعی هنگفتی بوده است؟، روی دو عامل میزان منابع(مادی و انسانی)در دسترس ملتها و نیز نحوه مدیریت آن منابع تمرکز میکنند.
بنابراین، موقعی که میگوییم سرمایه اجتماعی در جامعهای بالاست، مراد این است که از یکسو حس اعتماد عمومی و همکاری دوسویه-به ویژه در امور پسندیده از نظر اجتماع- در میان اعضای آن و نیز پایبندی به قراردادها و تمایل به حفظ قولوقرارها بالا میباشد و از سوی دیگر روحیه فرصت طلبی و سواری مجانی گرفتن در میان اعضای آن جامعه اندک است، به گونهای که کنشهای جمعی با کمترین هزینه ممکن میشود.
اعتمادسازی برای تولید سرمایه اجتماعی، به این مفهوم است که دولت باید محیط اجتماعی اعتمادزایی را تدارک ببیند که نه فقط اعتماد اعضای جامعه به اقدامات و سیاستهایش را فراهم آورد؛بلکه مشارکت در اداره جامعه و ورود به شبکههای اجتماعی را برای آنها معنادار سازد.