چکیده:
استفهام از سبکهای زیبا و دلنشین قرآن کریم برای بیان حقیقت و آگاهی دادن به مخاطب و اقناع او است که نقش مهمی در اعجاز لفظی قرآن نیز ایفا میکند. از میان حروف استفهام، حرف همزه مهمترین اسلوب استفهام و بیش-ترین تکرار را در قرآن داراست؛ که البته در بیشتر موارد، از معنای اصلی خود یعنی طلب فهم، خارج شده و معانی دیگری را افاده میکند. در یک نگاه اجمالی به آیات قرآن از منظر موضوع مورد بحث، در مییابیم که سوره «یس» بیشترین ادات استفهام را برای ارائه معارف مطرح کرده است که با انگیزه های مختلفی مانند: آگاهی، هشدار، توبیخ و ... همراه بوده است. این تامل میتواند در راستای فهم کلی سوره مذکور ارزشمند بوده و تا حدود زیادی به شناخت بیشتر مفاهیم و جایگاه والای آن کمک نماید. نوشتار حاضر، به روش کتابخانهای و توصیفی به دنبال تبیین جایگاه نظرات علامه طباطبایی و ابن عاشور دو مفسر شیعه و اهل سنت، در بحث استفهامات سوره «یس» و بیان نقاط اشتراک و افتراق دیدگاههای آنان در این خصوص است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که رویکرد قرآن کریم در تربیت انسانها رویکردی اکتشافی است، که به جای واداشتن مخاطب به پذیرش سطحی و حفظ کردن نتیجه-گیریهای دیگران، آنها را با استفهامهایی در قالب معنایی اقرار، توبیخ، تعجب به حقیقت کلام الهی برساند که موجبات هدایت و سعادت آنها را فراهم میسازد.
Taking the advantage of the beautiful style's of quran is for expressing
the truth and informing the audience and their satisfaction, that
also plays an important role in the literal miracle of the quran. Among
the understanding letters, the word "hamza " is the most important
method of understanding and has the most repetition in the quran ;
which of course in most cases, it departs from it's original meaning of
understanding and gives another meaning. at the glance at the verses
of the quran , from the point of view of the purview, we understand
that sura al- yas has introduced the most part of speech for providing
education that accompany with different motivations like: awareness,
warning, reproach,.... this reflection can be valuable in understanding
the above sura and it will helps in understanding more and
it's high stands. this present text, seeks to explain the view positions
of two shia and sunni commentators in a library and descriptive way
including Allame Tabatabaei and Ebn Ashur in yas-sura and expressing
their common point and different perspective. the results show that,
quran's wise approach in training of humans, is an exploratory approach,
that instead of forcing the audience into superficial acceptance
and memorizing the conclusions of other, bring them to the truth of
the divine word with some understandings in a semantic format like:
.confession, reproach, wonder; that provide guidance and prosperity
خلاصه ماشینی:
نگارنده در اين تحقيق تلاش نموده است، به غرضهاي مهّم معناهاي همزه استفهام در سوره «يس» از ديدگاه علامه طباطبايي و ابن عاشور دست يابد تا از اين منظر بتواند گامي در فهم پيامهاي الهي برداشته باشد؛ گر چه در خصوص موضوع مورد نظر، کتاب مستقلي يافت نگرديد اما مطالعات و مقالات متعددي درباره پرسش و استفهام در قرآن تأليف شده است که از جمله آنها؛ ميتوان به «اسلوب الاستفهام في القرآن الکريم غرضه- اعرابه» اثر عبدالکريم محمود يوسف؛ مقاله «پرسشگري خداوند در قرآن کريم» اثر شهريار نيازي و طاهره گودرزي، مقاله «استفهام قرآني از نگاه مصادر علوم قرآني» اثر سيد مرتضي حسيني، مقاله «اسرار بلاغي استفهام در قرآن کريم» اثر سيده راضيه توسل و ديگران، مقاله «تحليل ادبي آيات پرسشي مجازي در گستره کلام الهي» اثر منيژه تفتحي، مقاله «نگاهي سبک شناختي به سوره «يس» با تکيه بر ديدگاههاي ساختارگرايي» اثر علي خضري و ديگران و مقاله «تفسير ساختاري سوره «يس» با تأکيد بر تفسير الميزان» اثر سعيده غروي اشاره نمود.
پرسش مذکور در اين آيه، دربردارنده استفهام انکاري و تصديق است (ابن عاشور، همان، 22/255) اما علامه طباطبايي بناى آيه شريفه را توبيخ و عتاب كفار ميشمارد و همزه موجود را از نوع توبيخي مطرح ميکند (طباطبايي، همان، 17/103).
*«وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُون (يس/68)؛ و هر كه را عمر دراز دهيم، او را در خلقت دچار افْت مىكنيم آيا نمىانديشند؟» استفهام مذکور بنابر نظر اغلب مفسران به ويژه ابن عاشور انکاري و حاوي تصديق است (ابن عاشور، همان، 22/258) علامه طباطبايي نيز همزه موجود در آيه را به معناي توبيخ گرفتهاند (طباطبايي، همان، 17/108).