چکیده:
قرآن، کتاب هدایت در تمام مراحل اعتقادی، اخلاقی و عملی همراه بشر بوده، و با تمسک دائم به آن میتوان خود را از گمراهی، به سوی هدایت و سعادت پیش برد. اما در طول تاریخ عدهای با اغراض خود خواسته، تلاشهای گستردهای جهت دور کردن افراد از فهم و تفسیر صحیح قرآن انجام دادهاند و آسیبهایی نظیر ظاهرگرایی و باطنگرایی افراطی را بر فهم درست از آیات قرآن وارد کردهاند. حال این سوال باقی است که یک سویهنگری به آیات قرآن چه مشکلاتی را ایجاد میکند. بررسی تحلیلی توصیفی تفاسیر و دیدگاههای هر یک از این دو رویکرد، معلوم میکند ظاهرگرایی و باطنگرایی افراطی، یکی از علل انحراف از راه حق و فهم صحیح از آیات الهی بوده و مشکلات عدیده هدایتی، از جمله انحراف در دین و ایجاد گروههای التقاطی و بعد هدایتگری قرآن را به وجود خواهد آورد.
Qur'an is the book that provides guidance for all human
beings regardless of their level of belief, ethics,
and practice. If followed constantly, we can find the
.right path, which leads to happiness and redemption
But over the course of history, some have intentionally
made significant efforts to keep people away from the correct
interpretation of Qur'an, and they have inflicted damages
on the correct comprehension of the Qur'anic verses,
.namely those who practice extreme formalism and semantics
A descriptive-analytic study of the interpretations and
perspectives of both approaches reveals that extreme formalism
and semantics are among the root causes of deviation
from the right path and they have blocked proper understanding
of divine revelations. They have also caused
numerous complications in terms of guidance, including deviation
from religion and formation of extremist groups. This
would also interfere with the enlightenment aspect of Quran
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله با عزم پاسخ به اين سؤال که يک سويه نگري و داشتن نگاه افراطي به آيات قرآن چه مشکلاتي را در فهم صحيح از آيات ايجاد ميکند، سعي شده به تعريف و شناسايي هر يك از دو ظاهرگرايي و باطنگرايي افراطي و گروههاي مربوط به آنها و ديدگاهها و تفاسيرشان پرداخته و نظريه علما نسبت به هر دو ديدگاه مورد بررسي قرار گيرد تا آشکار گردد که علت برداشت نادرست از تفاسير ظاهري و باطني، استفاده يک سويه از هر يک از دو رويکرد است و راه رسيدن به فهم درست از آيات قرآن، جمع بين ظاهر و باطن و ايجاد ارتباط روشن بين معاني باطني با ظاهر آيات است.
غزالي در كتاب إحياء علوم الدين درك معاني حقيقي و اسرار الفاظ آيات را بطن قرآن دانسته و بدست آوردن آن را منحصر در مراجعه به نقل ميداند و قائل به اين است که هركس فقط به ظاهر زبان عربي اكتفا كند و مبادرت به تفسير كند و به بطن و نقل در اين امور مراجعه نكند از جمله كساني خواهد بود كه تفسير به رأي كرده است و از فهم معاني دقيق و اسرار آنها دور شده است.
ولى بايد اين نكته را مؤكداً يادآور شد كه فهم باطن قرآن بدون وجود قرائن روشن، يا تفسيرهايى كه از شخص پيغمبر و امامان معصوم عليه السلام رسيده است جائز نيست، و وجود بطون براى قرآن نبايد دستاويزى براى هوسبازان و منحرفان شود كه آيات قرآن را هر گونه بخواهند به ميل خود تفسير كنند.
لذا در تفسير آيات قرآن بايد أخذ به ظاهر و باطن داشته و به شيوه اهل بيت عليهم السلام بين آنها جمع کرد.