چکیده:
بحث پیرامون عوامل تعیین کننده قیمت نفت سابقه دیرینهای دارد، با این حال عمدتاً تمرکز پژوهشگران بررسی عوامل عرضه و تقاضای کل اقتصاد بوده و مطالعه عوامل سیاسی و امنیت ملی کشورهای صادرکننده قیمت نفت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات پیشین عوامل اصلی تعیین کننده قیمت نفت را به سه عامل عرضه نفت، تقاضای جهانی اقتصاد و تقاضای مختص بازار نفت نسبت دادند و کوششهای بسیاری پیرامون تعیین ماهیت تقاضای مختص بازار نفت و عوامل تعیین کننده آن صورت گرفته و نتیجتاً این تقاضا عمدتاً به تقاضای احتیاطی نفت نسبت داده شده است. همچنین برخی، تحریک تقاضای احتیاطی را به ریسک سیاسی کشورها نسبت دادهاند. در این پژوهش، تغییرات امنیت ملی کشورهای اوپک بهعنوان عامل اصلی تحریک تقاضای احتیاطی، در کنار دو عامل عرضه جهانی نفت و تقاضای جهانی برای کالاهای صنعتی در نظر گرفته شده است و به این منظور شاخصی برای کمیسازی ابعاد مختلف امنیت ملی گروه کشورهای مورد مطالعه ارائه شده است. علاوه بر این، آثار و پیامدهای تکانههای امنیت ملی کشورهای عضو اوپک از مجرای ایجاد تکانههای نفتی، بر اقتصاد ایران مطالعه شده است. این پژوهش حاوی توصیههای سیاستی مهمی در حوزههای سیاستی و ارزآوری است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که پس از تحولات بازارهای نفت در سال 2008، تکانههای امنیت ملی اوپک تا سه فصل موجب ایجاد تکانههای مثبت در قیمتهای نفت میگردد و از این طریق میتواند دارای اثرات مثبت بر تولید ناخالص داخلی ایران باشد و بنابراین در صورت تشخیص و اقدام به موقع، این تکانهها میتوانند فرصتی مناسب جهت افزایش درآمد ارزی کشور به دست دهند.
Oil price wild fluctuations impact the economies of developing countries as well as those of developed ones, and in particular the economy of Iran. Focusing on OPEC’s national security as a proxy for precautionary demand, this study aims to disentangle oil price factors using an SVAR approach for 1994Q1 to 2016Q4 and then using its result to examine how different oil shocks impact OPEC’s economies differently. We disentangled oil price shocks into political risks, supplies, global demand for industrial goods and other oil price shocks. Our results highlight that shocks originated from different sources affect oil prices differently in terms of both their lifetime and directions. Besides, it is revealed that even though OPEC’s economies can take advantage of OPEC’s national security shocks to increase their national incomes, the economy of Iran is affected adversely by these shocks except for the situations in which the raise of national security tensions is not from Iran’s sanctions side.
خلاصه ماشینی:
در هنگام وقوع تکانه مثبت نفتي، هزينه هاي جاري و عمراني دولت افزايش قابل توجهي يافته و اگر اين افزايش با برون راني ١ سرمايه گذاري خصوصي همراه شود، تأثير مثبت آن بر اقتصاد کاهش مييابد؛ اما در حالت عکس ، با کاهش قيمت نفت و 1 Crowding out ٩٨ درآمدهاي ارزي-به دليل اين که هزينه هاي جاري دولت ، تعهدات پايداري ايجاد کرده و کاهش آن ميتواند تبعات سياسي منفي داشته باشد- دولت قادر به کاهش چنداني در اين هزينه ها نبوده و در عوض بودجه عمراني دولت کاهش مييابد که با توجه به سهم مهم دولت در تشکيل سرمايه در کشورهاي صادرکننده نفت ، اين امر به کاهش سرمايه گذاري و توليد در بخش هاي گوناگون اقتصادي منجر ميشود (امامي و اديب پور، ١٣٨٨؛ صمصامي و هلالي، ١٣٩٠).
نتايج اين پژوهش که با استفاده از يک مدل اتورگرسيون برداري (VAR) در بازه زماني سال هاي ١٩٧٠- ٢٠٠٣ انجام شده ، نشان ميدهد که تکانه هاي قيمت نفت بر توليد و تورم تأثير قابل توجه و معناداري نداشته و فقط بر نرخ ارز واقعي و عرضه پول تأثير معناداري دارد.
نتايج اين مطالعه که با استفاده از مدل ساختاري خودرگرسيون برداري و بر اساس داده هاي ماهانه بازه زماني ٢٠١٠-١٩٩١ انجام شده ، نشان ميدهد که تکانه هاي افزايش قيمت نفت تأثير مثبت و معناداري بر تورم در هر دو گروه کشورهاي صادرکننده واردکننده نفت دارد.
تأثير تکانه هاي سياسي قيمت نفت بر رشد اقتصادي و تورم کشورهاي اوپک با استفاده از مدل خودرگرسيون برداري پانلي در نمودار شماره (١) نشان داده شده است .