چکیده:
کاربرد عمومات و مطلقات کتاب و سنت در حلّ مسائل فقهی اجمالا از اصول مفروض نزد دانشیان فقه و اصول است، اما شیوه مواجهه با مسائل مستحدثه در استفاده از عمومات و مطلقات و ضوابط به کارگیری آنها از مباحث مورد نیاز در فقه مسائل جدید و مورد مطالبه پژوهشگران فقهی در این زمینه است.
این مقاله عهده دار تبیین یک مرحله اساسی در بهره گیری از عمومات و مطلقات برای حل مسائل مستحدثه است؛ یعنی شناخت کامل گونه های عمومات و مطلقات در مواجهه با مسائل مستحدثه و روش استفاده از آنها در حالتهای مختلف.
نوآوری این مقاله ضمن ارائه و تبیین دو روش عرفی و عقلی، ارائه همه صورتهای مختلف عمومات و مطلقات در مواجهه با مسائل مستحدثه در یک ساختار منطقی و بیان روش مناسب در هر کدام از آن صورتهاست.
خلاصه ماشینی:
وضعیت اول: تطبیقپذیر منظور از این وضعیت اینست که معنای عمومات و مطلقات بر استعمالات مجازی که عرف برای مصادیق جدید دارند، انطباقپذیری کامل وجود دارد؛ در نتیجه؛ شامل موضوعات جدید است و مقتضی حجیت نیز فراهم است؛ مثل واژه کنز که معنای لغوی آن مال مدفون است (جوهرى، 1410 ه ق، 3/893؛ ابن منظور، 5/401) و با توجه به تبادر و دیگر علائم حقیقت میتوان دریافت که این معنا از نوع معنای حقیقی است، ولی گاهی در مورد چند سفالشکسته زیرخاکی که از نگاه مردم عادی هیچ ارزش مالی ندارد، به صورت مجازی و تلمیح بهکار میرود.
وضعیت سوم: انطباق مشکوک در این فرض با توجه به فقدان کاربرد عرفی و شک در تطبیق معنای عمومات و مطلقات بر موضوعات جدید صدق عنوانی عمومات و مطلقات محرز نمیشود و در نتیجه نمیتوان به آنها استناد نمود؛ زیرا از نوع تمسک به عام در مورد شبهه مصداقیه خود عام و مطلق است که هیچ کس آن را صحیح نمیداند.
که این کاربرد نیز دارای سه حالت است: حالت اول: کاربرد مجازی در این حالت که کاربرد از نوع استعمال مجازی است، همانند صورت فاقد استعمال است؛ زیرا از وجود استعمال مجازی نمیتوان به صدق عنوانی عمومات و مطلقات بر موضوعات جدید پی برد؛ در نتیجه، باید از روش تطبیق معنای حقیقی بر آنها استفاده کرد؛ بنابراین، سه وضعیت مذکور در قسم اول یعنی تطبیقپذیر، تطبیقناپذیر و مشکوک را دارد.