چکیده:
در قرآن کریم حکم تعددزوجات در آیه 3 سورة نساء بیان شده است. برخی با استناد به این آیه تکهمسری را اصل دانسته و چندهمسری را مربوط به ضرورتهای فردی و اجتماعی میدانند. در مقابل گروهی معتقد به رجحان تعددزوجات بر تکهمسری هستند. این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی پس از بیان رابطه شرط و جوابشرط در صدر آیه، به بررسی دلالت این آیه بر اصل تکهمسری یا چندهمسری پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که تعبیر «ذَلِکَ أَدْنىَ أَلَّا تَعُولُوا» به خاطر وجود دو احتمال در مشارالیه (ذلک) دلالتی بر رجحان تکهمسری ندارد. همچنین فعل امر«فَانکِحُواْ» در مقام توهم حظر است و بر رجحان تعددزوجات دلالت نمیکند چنانکه تقدیم تعبیر«فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ وَ...» بر تعبیر «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً» نیز دلالتی بر رجحان تعددزوجات ندارد. از این رو آیه شریفه بیانگر اصل تکهمسری یا اصل چندهمسری نیست بلکه تنها بر جواز و اباحه تعددزوجات دلالت دارد.
The ruling for polygamy has been mentioned in verse 3, Surat al Nisa of the Holy Qur’an. According to this verse some have regarded monogamy as the principle and considered polygamy as related to the social and individual requisitions. In contrast, some others maintain the preference of polygamy over monogamy. Using the descriptive-analytical method and after stating the relation between condition and result in the beginning of the verse, this article has examined the denotation of this verse to monogamy and polygamy and has concluded that the phrase “That makes it likelier that you will not be unfair”, due to holding two possibilities in the indicated (dhalik), does not denote monogamy. Similarly the command “then marry” implies prohibition and does not denote polygamy just as the priority of the phrase “then marry [other] women that you like, two, ...” over the phrase “But if you fear that you may not treat them fairly, then [marry only] one” does not denote preference of polygamy either. Thus, the noble verse does not represent the monogamy or polygamy principle; rather, it only denotes the permissibility of polygamy.
خلاصه ماشینی:
بررسي دلالت اين آيه در حکم تعدد زوجات ، مستلزم پاسخ به پرسش هاي زير است : ١- در صدر آيه ، رابطه ميان شرط (خوف از عدم رعايت قسط نسبت به يتيمان ) و جزاء (جواز نکاح با چهار زن ) چيست ؟ ٢- فعل امر «َفانکحُواْ» بر استحباب دلالت دارد يا بر ترخيص ؟ ٣- اين آيه بر اصل تک همسري دلالت دارد (و چندهمسري را مربوط به ضرورت هاي فردي و اجتماعي ميداند)، يا بر رجحان چندهمسري نسبت به تک همسري (اصل چندهمسري) دلالت دارد؟ ٢.
(طوسي، بيتا، ج ٣: ص ١٠٣؛ طبرسي، ١٣٧٢، ج ٣: ص ١١؛ طباطبايي، ١٣٩٠، ج ٤: ص ١٦٦؛ فخر رازي، ١٤٢٠ق ، ج ٩: ص ٤٨٦؛ آلوسي، ١٤١٥ق ، ج ٢: ص ٤٠٠؛ طنطاوي، ١٩٩٧، ج ٣: ص ٢٨؛ بيضاوي، ١٤١٨ق ، ج ٢: ص ٥٩؛ قرطبي، ١٣٦٤، ج ٥: ص ١١؛ ابوحيان ، ١٤٢٠ق ، ج ٣: ص ٥٠٣؛ فيض کاشاني، ١٤١٥ق ، ج ١: ص ٤٢٠؛ شبّر، ١٤٠٧ق ، ج ٢: ص ٨؛ ابن عاشور، ١٤٢٠ق ، ج ٤: ص ١٦؛ مغنيه ، ١٤٢٤ق ، ج ٢: ص ٢٤٨؛ سيد قطب ، ١٤٢٥ق ، ج ١: ص ٥٧٨؛ رشيد رضا، ١٤١٤ق ، ج ٤: ص ٣٤٥؛ مکارم ، ١٣٧١، ج ٣: ص ٢٥٣؛ قرشي، ١٣٧٥، ج ٢: ص ٢٨٠؛ امين ، بيتا، ج ٤: ص ١١؛ جوادي آملي، ١٣٨٨، ج ١٧: ص ٢٤٨) نقد و بررسي مشهور مفسران در تفسير اين آيه ، ديدگاه سوم را اختيار کرده و مفاد آيه را اينچنين بيان نموده اند: اگر از ازدواج با دختران يتيم ميترسيد، با آنها ازدواج نکنيد، بلکه با ساير زنان تا چهارتا ازدواج کنيد.