چکیده:
یکی از شاخههای حوزه مطالعاتی اخلاق کاربردی، اخلاق طنز است. ارائه سیستم ارزش در حوزه طنزپردازی و بررسی تعارضات و چالشهای اخلاقی، وظیفه شاخه دانشی اخلاق طنز است. آثار مهم در اخلاق طنز تقریباً در حوزۀ پیامدهای مخرب طنز متمرکز بر دو مسئله اصلی شدهاست: طنزهای قومیتی و طنزهای جنسیتگرا. در این مقاله برآنیم تا طنزهای قومیتی و طنزهای جنسیتی را بر اساس نظام اخلاق اسلامی تحلیل کنیم. در این تحقیق پس از جمعآوری دادهها از طریق اسناد کتابخانهای از روش توصیفیتحلیلی جهت تحلیل و تجزیه دادهها استفاده میشود. از یافتههای این پژوهش میتوان به غیراخلاقی بودن طنزهای قومیتی و جنسیتی به دلیل مسئولیتگریز بودن آنها اشاره کرد.
responsibility of the Humor ethic's knowledge branch. Major works in humor ethics focus on two main issues in the field of humorous outcomes: Racist Humor and Sexist Humor. In this article, we are going to analyze the Racist Humor and Sexist Humor based on the Islamic ethical system. In this research, after collecting data through library documents, descriptive-analytic method is used for data analysis. From the findings of this study, the immortality of Racist and Sexist Humors can be attributed to their escape liability.
خلاصه ماشینی:
سوال اصلي اين پژوهش اين است که حکم اخلاقي طنزهاي قوميتي و جنسيتي بر اساس نظام اخلاقي اسلام چيست ؟ در حوزه اخلاق طنز و چالش هاي اخلاقي اين حوزه آثاري ارائه شده است مانند طنز نيکو(کميجاني، ١٣٨٨)، پژوهشي درباره طنز در شريعت و اخلاق (گروه معارف دفتر تبليغات ، ١٣٨٧)، پايان نامه ارشد طنز در قرآن و حديث (١٣٩١، دانشگاه ايلام )، پايان نامه ارشد «اخلاق اسلامي و سريال هاي طنز: تحليل محتواي سريال هاي پايتخت ١، در حاشيه ، و دزد و پليس » (١٣٩٤، دانشگاه سوره ).
بر اساس توضيحات بالا طنز را اين گونه تعريف ميکنيم : «يک نوع روش هنر روايي است که در آن هرگونه تصرف در نظم يا نظام هاي آشناي ما و جايگزيني منطقي غير معمول با منطق آنها در مورد موضوعات انساني(آماج طنز) به هدف انتقاد وضع موجود يا اصلاح رفتار انسان يا بيان حقيقت يا ايجاد فهم تازه يا درمانگري مخاطب انجام ميشود و غالبا هم منجر به خنده ميشود» (تجبر، ١٣٩٠: ١٤٨ و فولادي، ١٣٨٦: ٣٦).
يکي از نقدهاي جدياي که به طنز و خصوصا طنزهاي نژادپرستانه و قوميتي وارد است اينست که اين طنزها فرد را در قبال مسئوليت هايي که نسبت به ديگران مثلا همان قوم فرعي دارد، رها ميکند و اساسا فرد با قرارگرفتن در يک مکانيزم شوخي و خنده ، مسئوليت خويش در برابر آنها را فراموش ميکند.