چکیده:
زبانپریشی بهعنوانِ اختلالی که مستقیماً بر تواناییِ زبانیِ فرد تأثیر میگذارد، به کاهشِ تعاملِ فرد با اعضای خانواده و جامعه منجر میشود. شناخت هرچه دقیقترِ ویژگیهای شناختی و زبانیِ این افراد برای تدوینِ برنامۀ مناسبِ مداخلهایِ درمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. پژوهش حاضر که از نوعِ توصیفی-تحلیلی است، با هدفِ بررسیِ پیچیدگیِ ساختاری و تنوعِ واژگانیِ گفتارِ پیوستۀ بیمارانِ زبانپریش انجام شده است. پیچیدگیِ ساختاری با بررسیِ چهار مشخصۀ زبانیِ کاربردِ حرفِ ربطِ همپایه، ناهمپایه، قید و عبارتِ اسمیِ گسترده و مقایسۀ آن با افراد سالم در گروهِ کنترل بررسی شده است. پیچیدگیِ بند با بررسیِ میانگینِ طولِ پارهگفتار و تنوعِ واژگانی با مقایسۀ نسبتِ نوع به نمونه در گفتارِ این افراد با استفاده از نرمافزار ورداسمیت (Wordsmith 6.0) صورت میگیرد. آزمودنیها، شامل 20 بیمارِ زبانپریش (11 روان و 9 ناروان) و 10 فرد عادی بهعنوان گروه کنترل هستند. آزمودنیها بهروشِ نمونهگیریِ دردسترس و با حضور در مراکزِ درمانیِ این بیماران صورت گرفته است. برای گردآوریِ داده از داستانِ مصورِ «قورباغه کجایی» (مِیِر، 1969) استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که عملکردِ بیمارانِ زبانپریش، درمقایسه با گروه کنترل، در تمام مشخصههای زبانیِ مورد بررسی ضعیفتر بوده است. بیمارانِ زبانپریشِ ناروان در تمامی مقولهها ضعیفترین عملکرد را نسبت به دو گروهِ دیگر داشتهاند. نتایج نشان میدهند که تفاوتِ رخدادِ حروفِ همپایۀ «ولی»، «یا»، «و» و «بعد» بین گروه کنترل و زبانپریشِ ناروان و رخدادِ «ولی»، «یا» و «و» بین گروه کنترل و زبانپریشِ روان بهلحاظِ آماری معنادار و در دو گروهِ زبانپریش کمتر از گروه عادی است. مقایسۀ دو گروهِ روان و ناروان حاکی از آن است که حروفِ «و» و «بعد» معنادار و در گروه روان بیشتر است. تفاوتِ رخدادِ حروفِ ربط ناهمپایه «که و وقتیکه» بین گروه کنترل و زبانپریشِ ناروان و روان معنادار و در گروه کنترل بیشتر است. بین دو گروهِ آزمودنی در کاربردِ حرفِ ربطِ ناهمپایه، قید و عبارتِ اسمیِ گسترده تفاوتِ معناداری مشاهده نمیشود. میانگینِ طولِ پارهگفتار در گروهِ ناروان بهطورِ قابلملاحظهای کمتر از دو گروهِ دیگر است. با این حال، روایتهای این گروه، درمقایسه با بیماران زبانپریشِ روان، از تنوعِ واژگانیِ بیشتری برخوردار است که میتواند ناشی از حذفِ واژههای نقشی در روایتهای گروه ناروان باشد.
This research aims at analyzing and comparing the structural complexity and lexical density and diversity in connected speech of Farsi speaking aphasic patients (PWA) using a descriptive-analytic method. For Structural complexity, the use of coordinating and subordinating conjunctions, adverb and elaborated noun phrase (ENP) are analyzed. Clause complexity and Lexical diversity are studied through analyzing the MLU (Mean Length of Utterance), and the type-token ratio is analyzed and compared in the speech of the informants. The sample includes the speech of 20 PWA (11 fluent, and 9 non-influent) who were in the rehabilitation centers for these patients, and 10 normal counterparts as the control group. The data gathered using a picture story. The results show that PWA have weaker performance in all linguistic features analyzed comparing to the control group. In most criteria, the non-fluent patients had the weakest performance which was statistically significant compared to the control group. However, there were no significant differences between fluent and non-fluent aphasic patients regarding the use of subordinating, adverb, and ENP. The MLU in non-fluent aphasic patients is significantly less than the other groups; however, the lexical diversity in the speech of these patients is more than fluent aphasic patients which can be the result of the omission of function words in their speech.
خلاصه ماشینی:
Wernicke’s aphasia ناحیۀ قدامی رخ میدهد و گفتار ناروان ١، دستور پریشی ٢ و دشواری در تولید گفتار از ویژگی های زبانی این دسته از بیماران است .
شناسایی و طبقه بندی آزمودنی ها در دو گروه روان و ناروان که توسط متخصصان بخش گفتاردرمانی مراکز فوق انجام شده بود، مبنای تقسیم بندی بیماران در پژوهش حاضر نیز قرار گرفت ؛ علاوه بر این مشخصه هایی چون میزان تولید، سرعت تولید، توانایی نامیدن ، درک شنیداری، توانایی تکرار، گفتار فاقد محتوا٤، میزان روانی گفتار، استفاده از ناواژه ، مکث ، انواع نابجاگویی، دشواری در تولید آواها و غیره که در آزمون تشخیصی زبان پریشی فارسی 1.
بر همین اساس ، در این پژوهش بر ویژگی های زبان شناختی روایت های تولیدشده در سطح ساختار خرد تمرکز شده است و عملکرد دو گروه بیماران زبان پریش روان و ناروان با یکدیگر و با گروه کنترل مقایسه و نتایج به صورت نمودار و جدول ارائه و با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری spss معناداری تفاوت ها تحلیل شده اند.
آندریتا٦، کانتاگالو٧ و مارینی ٨ (٢٠١٢) نشان داده اند روایت های بیماران مبتلا به نام پریشی به لحاظ میانگین طول پاره گفتار به طور معناداری پایین تر از افراد عادی گروه کنترل بوده است .
جدول ٢- نسبت نوع به گونه در روایت های داستانی گروه ناروان و روان {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بررسی معناداری تفاوت های مشاهده شده در میانگین رخداد انواع حروف ربط ، قید و عبارت های اسمی گسترده با استفاده از نرم افزار spss و آزمون یومان ویتنی انجام شده است و گروه ها دوبه دو با یکدیگر مقایسه شده اند.