چکیده:
روانشناسان و جامعهشناسان «شیوۀ ارتباط و رفتار والدین» را در شکلگیری شخصیت فردی و اجتماعی فرزند موثر میدانند. روانشناسان؛ منشاء سلامت یا اختلالات روانی فرد و جامعه شناسان؛ ریشۀ ناهنجاریها و کجرویهای اجتماعی را در کانون خانواده جستجو میکنند؛ چرا که سلامت و تعادل خانواده و در نهایت سلامت روانی و اجتماعی فرد، به کیفیت روابط درون خانوادگی و بویژه روابط والدین و فرزندان ارتباط دارد. نوشتار پیشرو، شیوههای تربیتی ورفتاری والدین را در قالب مهارتهای رفتاری با فرزند تبیین میکند.
خلاصه ماشینی:
در یک پروژه تحقیقاتی توسط دانشگاه کالیفرنیای آمریکا، ۶۰۰ بزرگسال مورد پیمایش و مطالعه قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد، «هرچقدر که، ابراز احساساتِ عاطفی همچون در آغوشگرفتن، در کودکی آنها بیشتر بوده است، مشاهداتِ بزرگسالی آنها نشان میدهد که اضطراب و استرس به شدت پایینتری و همینطور سلامت روانی بالاتری داشتند، همچنین بر این موضوع تأکید شد که وجود احساسات عاطفی کمتر باعث میشود که بعضی از آنها در بزرگسالی دچار بیماریهای روانی و ذهنی، خشونت و دارای تعاملات اجتماعی ضعیف باشند و نگاه بدبینانه در ارتباطات خود با دیگران داشته باشند» بنابراین در دوران کودکی مطلوب است والدین با فرزندان بازی کنند، زیرا بازی با کودک اهمیت زیادی در پرورش شخصیت او دارد.
اکثر والدین به این دلیل که برای رفتار صحیح با فرزندانشان در سن بلوغ آموزش ندیدهاند، سعی دارند با فرزندانشان با همان حال و هوای کودکی رفتار کنند، وحال اینکه فرزندان در این سن، سعی در پیدا کردن شخصیت و هویت خود دارند و میخواهند تصمیمات زندگیشان را خودشان بگیرند، به همین دلیل سرکشی و مخالفت مکرر آنان با پدرو مادرشان در دوران بلوغ به چشم میخورد.
به خاطر فوایدی که هماهنگی والدین برای تربیت فرزند و ارتباطش با والدین دارد، بهتر است والدین درباره شیوه صحیح تربیت فرزند به تفاهم برسند؛ زیرا عدم تفاهم والدین بر سر موضوعات و شیوههای تربیتی فرزند، اقتدار آنها را در برابر فرزند، خدشهدار میکند و فرزند نسبت به حقانیت و منطقی بودنِ توصیههای پدرو مادر دچار تردید میشود.