چکیده:
یکی از آسیبهای جامعۀ ما، اختلافات بین نسلها در زمینههای مختلف است که سرچشمۀ پیدایش مشکلاتی میشود که هم میتوان به عنوان آسیب اجتماعی از آن یاد کرد و هم به صورت مسائل و بحرانهای خانوادگی به آن توجه داشت. در برخورد نسلها با یکدیگر سه وضعیت تصور میشود: پیوند نسلها، تفاوت نسلها و تقابل نسلها. حالت پیوند میان نسلها زمانی است که حوزۀ ارزشها، هنجارها و رفتارهای دو نسل با هم منطبق باشد؛ در این حالت، همدلی میان نسل سالخورده و جوان و احترام متقابل همراه با انتقال تجربه از نسل قبل به نسل بعد و زندگی مسالمتآمیز دیده میشود. تفاوت نسلها هنگام یکسانی ارزشها با همدیگر است؛ اما با تفاوت در حوزۀ رفتاری آنها. زمانی که نه در حوزۀ هنجارها و نه حوزۀ رفتاری توافقی وجود نداشته باشد، دچار گسست یا انقطاع نسل میشویم. این نوشتار میکوشد به اختصار به گسست نسلها بپردازد.
خلاصه ماشینی:
اگر در گذشته و پیش از عصر ارتباطات، اطلاعات و گردش سریع علمی طول یک نسل میانگین 25 سال بود، امروزه با توجه به شرایط موجود فاصلۀ نسلها به کمتر از پنج سال کاهش پیدا کرده است.
به نظر میرسد شکاف میان نسلها هنوز در کشور ما ایجاد نشده؛ اما همچنان کشمکش بین نسلی وجود دارد و هرچه جلوتر میرویم، احساس نگرانی در اینباره ایجاد میشود؛ به گونهای که در صورت مدیریتنکردن صحیح، این کشمکش میتواند منجر به شکافی عمیق و بحران شود.
در واقع تکنولوژی جایگزین تجربه شده است؛ اما بعضی والدین نسبت به اینگونه مسائل غفلت کرده یا با احتیاط حرکت مىکنند که این مهم، زمینهساز گسست نسلى است.
3. ناتوانی در انتقال ارزشها گرچه برخی افراد در پی القای بیاعتقادی نسل جوان به دین و ارزشهای دینیاند؛ اما مطالعات بیانگر آن است که بیشتر جوانان کشور به ارزشهای اسلامی و انسانی باور دارند؛ اما عدهای از آنان در هنجارهای اجتماعی و در شیوۀ تحقق ارزشها با والدین خود دچار اختلاف نظرند که این مسئله، امری طبیعی به شمار میرود.
در واقع این سؤال طرح میشود که چرا مادری چادری نتوانسته دختر خود را مجاب به استفاده از پوشش کامل یا حجاب برتر نماید؟ هرچند عوامل مختلفی در بهوجودآمدن این پدیده ایفای نقش میکنند؛ اما بهیقین یکی از مهمترین دلایل، ناتوانی والدین در آموزش حجاب به فرزندان است؛ زیرا خانواده اولین نهادی است که میتواند راه فهم درست هر موضوعی از جمله پوشش را آموزش دهد.