چکیده:
این مقاله بررسی انتقادی شبهپارادایم نفرین منابع است، یعنی این ایده که وفور مواد معدنی و سوختی نتایج منفی بر توسعۀ کشورهای کمترتوسعهیافته دارد. بهطور خاص، نظریۀ نفرین منابع به این ایده میپردازد که وفور مواد معدنی و سوختی باعث بهوجودآمدن شکلهایی از مداخلات دولتی میشود که جلوی رشد را میگیرند، رانتخواری را عمیقاً تشدید میکند و باعث گسترش فساد میشود، که از منظر سیاستگذاری توسعه اینها، همگی، اثرات و نتایج منفی و متعاقب آن موانعی برای توسعه و رشد در کشور بهوجود میآورد. اما شواهد تاریخی و سیر پژوهشها و مطالعات اخیر نشان میدهد عوامل دیگری نیز در توسعهنیافتگی کشورهای دارای منابع طبیعی دخیلاند که آثار پایدارتری بر روند توسعهیافتگی کشورها در سطوح تصمیمسازی و سیاستگذاری دارند. شواهدی چون تمرکز دولتی، فساد فراگیر سیستمی، میزان ظرفیت سیاستگذاری دولت و درمجموع اثرات آستانهای (ظرفیت مالی دولت، ساختار مالکیت، و قابلیت دولت در توسعۀ استراتژیهای دوگانۀ رشد) توانایی این را دارند که فرایند توسعۀ یک کشور را با آثار منفی خود به ورطۀ انحراف بکشانند و درنهایت از رشد آن جلوگیری کنند. این مقاله به بیماری هلندی، دولت رانتخوار، و نسخۀ رانتخواری نفرین منابع میپردازد و به این نتیجه میرسد که مفاهیم یادشده ازلحاظ نظریه و شواهد با کمبودهای بسیاری روبهرو هستند. همچنین، عوامل مؤثر بر تعیین آستانۀ رفاه را در کشورهای درحالتوسعه هم شناسایی میکند. پایین این آستانه ریسک نفرین منابع خیلی بالا میرود.
This article is a critical review on the topic of resource curse paradigm, which is the idea that the abundance of minerals and fuels can have negative effects on the development of less developed countries. In particular, resource cursing theory suggests that the abundance of minerals and fuels leads to the formation of government intervention that hinder growth, deepen rent-seeking, and spread corruption, all of which in terms of development policy can cause negative and consequential effects on the development and growth of a country. However according to historical evidences, recent researches, and related studies, there are other factors involved throughout the underdevelopment of countries which possess natural resources that can cause more lasting effects on the development of countries at the decision-making and policy-making levels. Certain factors such as government focus, pervasive systemic corruption, government policy-making capacity, and overall threshold effects (government financial capacity, ownership structure, and government capability in developing dual growth strategies) have the potential to negatively influence a country's development process and have it deviated towards its abyss and eventually prevent it from growing. Next to dealing with the Dutch disease, rent-seeking state, and rent-seeking version of the curse of resources, the present article concludes that these concepts are in short supply in terms of theory and evidence. This work also identifies the factors that can influence the determination of welfare threshold in developing countries, which suggests that as the threshold is lowered, the risk of cursing resources becomes higher.
خلاصه ماشینی:
(Aslaksen 2009: 5-6) باوجود رابطۀ مثبـت و تـاريخي وفـور منـابع طبيعـي بـا رشـد صـنعتي در بسـياري از کشورهايي که امروزه توسعه يافته محسوب مي شوند، مطالعات و بررسـي هـاي مربـوط بـه کشورهاي کم ترتوسـعه يافتـه (Least Development Country/ LDC) از دهـۀ ١٩٥٠ معمـولا خلاف اين ايده را ادعا کرده اند و با ادله و ترسيم يک سير تاريخي نشان داده انـد کـه منـابع طبيعي براي بيش تر کشورهاي فقير بيش تر يـک «نفـرين » اسـت تـا «نعمـت ».
در اين مقاله ، نويسنده به اين نکته توجه کرده است که وفور منابع طبيعي تا چـه انـدازه در عملکـرد اقتصـادي تـأثير مـي گـذارد و اساسـا شـواهد تـاريخي فرضـيه و پيش فرض هاي شبه پارادايم نفرين منابع را تأييد مي کند؟ فرض کلي مقالۀ حاضر اين اسـت که منابع طبيعي (معـدني و هيـدروکربني ) و درآمـدهاي حاصـل از آن هـا بـه خـودي خـود نمي توانند باعث ايجاد انحراف و سياست گذاري ضدتوسعه در يک کشـور داراي آن منـابع شوند، بلکه شواهد تاريخي به وضوح نشان مي دهد که عوامل ديگري چون ظرفيـت انـدک سياست گذاري توسعۀ دولت ، تمرکز دولتي ، فساد و اثرات آستانه اي هم چون ظرفيـت مـالي دولت ، ساختار مالکيت ، و قابليت دولت در پيش برد استراتژي هاي دوگانۀ رشد و درنهايـت قابليت دولت اثرات بلندمدتي را در منحرف ساختن توسعه و تبديل آثـار مثبـت و محـرک رشد اقتصادي درآمدهاي حاصل از منابع طبيعي به آثار منفي و ضدتوسـعه اي مـي گذارنـد.