چکیده:
منظومۀ دلیلالجنان و رکنالایمان فی وقایع الجمل و الصفین و النهروان سرودۀ عباس ناسخ ترک در سدۀ یازدهم هجری است. این منظومه چنان که از نامش پیداست دربارۀ امام علی (ع) و نبردهای جمل و صفین و نهروان است. در میان این منظومه، نه داستان درباره شورشهایی است که در شهرها و یا مناطقی از ایران اتفاق افتاده است. این مناطق عبارتند از: غور، مازندران، سیستان، قاین، مرو، فارس، اصفهان، آمل و اهواز. در منابع تاریخی نیز به برخی شورشهایی که ایرانیان در دوران خلافت امام علی (ع) داشتهاند، اشاراتی شده است که مهمترین این موارد شورش نواحی اهواز، فارس، خراسان، ری، دیلم و سجستان است. در جستار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی این روایات منظومۀ دلیلالجنان تشریح شده و با روایات تاریخی تطبیق داده شده است و نتایج حاکی از آن است که برخی از این روایات مانند شورش خرّیت در اهواز و یا قیام مردم فارس تا حدودی با منابع تاریخی انطباق دارد، اما شورشهای دیگر مانند شورش کاووس بن قباد در اصفهان و یا شورش فرامرز بن هوشنگ در مازندران در متون تاریخی نیامده است. گمان میرود که این داستانها یا از منابعی ذکر شده است که امروزه در دسترس نیست و یا اینکه داستانهایی است که از دورههای تاریخی دیگر به این بخش از تاریخ منتقل شده است. حتا ممکن است روایات عامیانه و داستانیی باشند که به این منظومه وارد شدهاند. به بیان دیگر اسطوره و داستانهای عامیانهای هستند که به تاریخ تبدیل شدهاند.
The book of poetry Dalil Al – Jinan wa Rukn Al – Iman Fi Waqayi Al - Jamal wa Al - saffayn wa Al – Nahrawan is composed by Abbas Nasekh Turk in the eleventh century Hijri. This collection as its name suggests concerns Imam Ali and his battles Jamal, Saffayn, and Nahrawan. Amid this religious epic there are nine stories regarding uprisings occurred in various cities and regions in Iran. These areas are as follows: Ghore, Mazandaran, Sistan, Ghaen, Marv, Fars, Isfahan, Amol, and Ahwaz. In historical sources also there are certain references to Iranians’ revolts in the reign of Imam Ali the most of important of which occurred in Ahwaz, Fars, Khorasan, Rey, Daylam, and Sajestan areas. Using descriptive analytic method this research discusses the narratives in this religious epic and compares them with the historical ones. The results reveal that some of these narratives such as the revolt of Khorriat in Ahwaz or people’s revolt in Fars are to a certain extent correspond with historical sources, however other revolts such as that of Kavus Ibn Gobd in Isfahan or Faramarz Ibn Hoshang in Mazandaran are not referred to in historical texts. It is assumed that these accounts come from sources no longer available today or that they are stories shifted form one historical period to another. There is also this possibility that these popular tales are narratives finding their ways in this book of poetry. In other words they are myths and popular tales which have transformed into history.
خلاصه ماشینی:
دربارۀ شورش ها، قیام ها، نهضت ها یا خروج ایرانیان در زمان خلافت امام علی (ع ) در برخی منابع کهن (مانند فتوح البلدان و یا تاریخ طبری) اشاراتی وجود دارد، اما کتاب یا مقاله ای مستقل که این موضوع را جداگانه بررسی کرده باشد، دیده نشد.
زرین کوب ، اشپولر، فرای و معینینیا نیز هر کدام خیلی مختصر و یا با تحلیل کمی به مسایل ایرانیان در دوران خلافت امام علی (ع ) اشاره کرده اند (زرین کوب ، ١٣٧٩: ٣٤٩؛ اشپولر، ١٣٦٤: ١/ ٢٩؛ فرای، ١٣٨٥: ٢٦؛ معینینیا، ١٣٨٥: ٢٢٢) و بسیاری از اشارات این پژوهش گران نیز از بلاذری و طبری و ابن خلدون نقل شده که البته گاه تحلیل های متفاوتی را نیز از آنان میبینیم .
در همایون نامه بخش مربوط به خلافت امام علی (ع ) در منظومه وجود ندارد و گویا مفقود شده است (زجاجی، ١٣٨٣ و زجاجی، ١٣٩٠)، اما در طفرنامۀ حمدالله مستوفی، از آن جایی که نویسنده سعی کرده تاریخ اسلام را کامل و براساس منابع متقن روایت کند، در وقایع سال سی و نهم هجرت ، به قیام مردم فارس اشاره کرده است : چو تاریخ را سی و نه گشت سال برافراخت بدخواه در جنگ یال بد از خارجیان امیری عرب رباحیه حارث مر او را لقب در این حال شد منکر مرتضا همی خواند کافر به دین در ورا همی گفت : چون توبه زآن کار بد نکرد او نگردد مسلمان به بد...