چکیده:
بحرانهای اجتماعى عمدتاً تابعی از شرایط داخلی است که همواره تأثیرات مهمى بر امنیت داشته و دارند. ازاینرو، سیاستگذاران امنیتی همواره در جستجوی ابزاری هستند که توسط آنها بتوان از وقوع بحرانها پیشگیری کرد. پژوهش حاضر به منظور بحث از علل بروز بحرانهای اجتماعی و راهبردهای بهینه پیشگیری از آن در شهر تهران انجام شده که از نظر هدف تحقیقی کاربردی، از نظر ماهیت دادهها آمیخته است و به دو روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. برای مشخص کردن سیاست و راهبردهای بهینه به خبرگان که با شیوه نمونهگیری زنجیرهای انتخاب شدند، پرسشنامه باز توزیع شد. سپس با استفاده از تحلیل محتوای کیفی، تجزیه و تحلیل و گزارهها استخراج شد و مبنای طراحی پرسشنامه کمی قرار گرفت. به منظور بررسی روایی گزارههای کیفی، از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که راهبردهایی اعم از ایجاد اشتغال کامل، پایبندی به حقوق شهروندی، ارتقاء احساس تعلق جمعی و ... بیشترین تأثیرگذاری و اهمیت را در پیشگیری از بحرانهای اجتماعی دارند. میتوان گفت اگرچه بحرانها با ظهور عینىشان اهمیت دوچندانى یافته و ضرورت مدیریتشان به شدت متحول مىشود، اما قبل از ظهور عینى آنها، دوره تکوین است که راه را براى طراحى و اجراى مدیریتهاى پیشگیرانه هموار مىسازد.
Social crises such as riots are largely subject to internal conditions that have always had and have significant impacts on security. Therefore, security policymakers are always looking for tools to prevent crises. It is obvious that government institutions, because of their potential and actual capabilities, play a central role in controlling social crises. therefore, this study is done to discuss the causes of social crisis and prevention strategies, which in terms of the purpose of research is applied in terms of descriptive - analytical method and a mixed method. the statistical population has been formed by experts in the case where a chain sampling method has been selected. The findings of the study showed that security authorities with a mean of 4.13 with strategies such as full employment creation, adherence to citizenship rights, promotion of a sense of belonging, etc. have the most influence and importance in preventing social crises. The result can be said, Although the crises are significant with an objective emergence and the necessity of managing them severely, it is the development period that paved the way for the design and implementation of preventive management.
خلاصه ماشینی:
چرا که این اقدامات را میتوان در راستای بازگردان نظم و امنیت اجتماعی، اعاده حقوق اجتماعی شهروندان مطلوب زندگی شهری، دفع تهدیدات علیه امنیت ، ارزش ها، باورها و اقدامات مردم ، اعاده مجدد امنیت روانی جامعه دانست که تنها بخشی از فراگرد مدیریت بحران های اجتماعی است و معطوف به مقطع زمانی خاصی است که در آن اقدامات پیشگیرانه بینتیجه مانده و غیر مؤثر واقع شده باشد (وهابی، ١٣٩٥، ٦١).
در این تحقیق با روشی تلفیقی از بین چهار سطح اصلی مدیریت بحران ، دو حوزه پیش بینی و پیشگیری به عنوان مهمترین مؤلفه ها و در این دو مؤلفه ، شاخص هایی از قبیل ؛ کانون های جرم خیز، میزان خسارات احتمالی وارده به سیستم و سازمان ، عوامل تهدید کننده نظام و نظم و امنیت و مخل آسایش فردی نیز به عنوان عوامل حائز اهمیت تشخیص داده شده اند.
(پورسعید،٢:١٣٩٢- ١) در این گفتمان نهادهای تولید انتظام و اقتدار هنگامی به عنوان مؤلفه اساسی برای پیشگیری از بحران های اجتماعی مد نظر قرار خواهد گرفت که عهده دار یک یا چند بخش از وظایف و کارکردهای مشروع ساز قدرت هستند که بخش بزرگی از وظایف حفظ نظم و آرامش و 1 Situational Prevention امنیت قابل اتکاء در جامعه را عهده ار میشوند.