چکیده:
لازمة سازمانیافتن اقشار مختلف کشاورزان در قالبگروهها و تشکلهای مختلف محلی، تغییر نگرش منفی برخی کشاورزان نسبت به عضویت در تعاونیها، ایجاد و تقویت انگیزة آنان و ارضای برخی از نیازهایشان از طریق تعاونی است. هدف این پژوهش نیز شناسایی و تحلیل عدم تمایل (عوامل بازدارنده) عضویت گندمکاران استان ایلام در تعاونیهای کشاورزی با بررسی ذهنیتهای مشارکتکنندگان به کمک روششناسی کیو بود. چارچوب فلسفی این پژوهش از نوع پارادایم تفسیری ـ اثباتگرایی بود. مشارکتکنندگان این پژوهش 12 نفر از گندمکاران نمونه، کارشناسان ستادی ادارة کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی استان و استادان دارای پیشینة مطالعاتی در زمینة تعاونیهای تولید کشاورزی بودند. فضای گفتمان پژوهش از دو ماخد پیشینه و مصاحبة عمیق گردآوری و تعداد 49 عبارت به عنوان عبارات کیو انتخاب شد. تحلیل توزیع نشان داد که میتوان 6 الگوی ذهنی متمایز را در میان مشارکتکنندگان شناسایی کرد که 08/86 درصد از واریانس کل را تبیین میکنند. بیشترینواریانس تبیین شده مربوط به الگوی ذهنی نخست با امتیاز 73/19 بود. عوامل بازدارندة تمایل کشاورزان به عضویت در تعاونیهای تولیدی براساس این 6 الگوی ذهنی شناسایی و اولویتبندی شدند. در نهایت، الگوهای ذهنی به صورت استعاری و به ترتیب با عناوین "کشاورزان معتقد به نبود سازههای زیرساختی- سیاستی (73/19) "، "کشاورزان معتقد به چالشهای اقتصادی- انگیزشی (99/18) "، "کشاورزان قائل به فراهمنبودن سازههای آموزشی- فرهنگی (44/18) "، "معتقدان به نبود روحیة کارآفرینانه در تعاونیهای کشاورزی (81/10) "، "کشاورزان معتقد به فقدان سازههای مدیریتی- حمایتی (049/9) " و "کشاورزان قائل به نبود پارامترهای مناسب فردی (شخصیتی) (046/9) " نامگذاری و تفسیر شدند.
Today, the common belief is that farmers must be organized in a variety of local and regional groups to achieve food security and the development of local communities. But this requires changing the attitude of some farmers towards membership in cooperatives, creating and strengthening their motivation and satisfying some of their needs through agricultural cooperatives. The purpose of this study was to identify and analyze the Barriers to membership of wheat farmers of Ilam Province to join agricultural production cooperatives by investigating the Participants' Minds using Q Methodology. The philosophical framework of this research is a kind of interpretive – positivism paradigm. Participants of study included 12 distinguished farmers, specialist and experts with knowledge in agricultural production cooperative matters. The Concourse of study was compiled from two main sources of literature review and in-depth interviews. Forty-nine Phrases were selected as Q Phrase. The distribution analysis showed that six distinct mental patterns can be identified among the participants which explains (86.08) percent of the total variance. The most explained variance was related to the first mental pattern with score (19.73). Barriers of the willingness of wheat farmers to join agricultural production cooperatives were identified and prioritized according to six distinct mental patterns. Finally, the mental models were named and interpreted metaphorically and, respectively, with the titles believers in the absence of infrastructure- politics (19.73), believers in economic-motivational challenges (18.99), believers in the absence of educational-cultural structures (18.44), believers in the lack of entrepreneurial spirit in agricultural cooperatives (10.81), believers in the absence of management – supportive structures (9.049) " and believers in individual parameters (personality) (9.046).
خلاصه ماشینی:
هدف اين پژوهش نيز شناسايي و تحليل عدم تمايل (عوامل بازدارنده ) عضويت گندمکاران استان ايلام در تعاوني هاي کشاورزي با بررسي ذهنيت هاي مشارکت کنندگان به کمک روششناسي کيو بود.
اما مسئله مهم اينجاست که تعاوني هاي توليد کشاورزي براي نيل به موفقيت و توسعه با مشکلات عديده مواجهند؛ مشکلاتي نظير: عدم استفاده از فناوري روز، پايين بودن توان تخصصي مديران، دسترسي ضعيف به اطلاعات، محدوديت سرمايه و مشکلات مالي و اقتصادي (احساني و همکاران، ١٣٩١).
عدم استقلال تعاوني ها، عدم شفافيت قوانين ، ضعف ساختار تعاوني ها، وجود واسطه ها و عدم ارتباط تعاوني ها با مراکز دلالها، نبود مشوق هاي آموزش عالي ، کمبود ارائه آموزشهاي فني و حرفه اي، مادي مناسب ، عدم همکاري فقدان آگاهي تخصصي اعضا، دولت با تعاوني ها کمبود آموزش شيوههاي مديريت سن ، سطح تحصيلات حرفه اي بر تعاوني ها، عدم شرکت در کلاس هاي آموزشي زيرساختي شخصي آموزشي عدم تمايل به عضويت در تعاوني ها مديريتي - حمايتي نبود روحية کارآفرينانه اقتصادي عدم ريسک پذيري، نبود پاسخگو نبودن مديران، نبود روحيه کارآفريني ، نبود نامناسب بودن خدمات مالي ، مديريت حرفه اي، نبود خلاقيت و نوآوري، کمبود کمبود اعتبار و سرمايه ، عدم تشکل ها و اتحاديه هاي احساس نياز به موفقيت ، سرمايه گذاري روستاييان در قدرتمند حامي تعاوني ها، فقدان فرهنگ کار گروهي ، تعاوني ها، سيستم هاي نبود مکانيسم مناسب جهت ناتواني در مديريت فرصت ها نامناسب بازاريابي ، درآمد حمايت از تعاوني هاي موفق ، و تهديدها، پايين ، مقررات دست و پاگير نبود قوانين مدون الزام آور در حمايت از تعاوني ها اخذ تسهيلات شکل ١.