خلاصه ماشینی:
"اسپتان گریگوری سانوسیان در سال 1342 از تبریز به تهران آمد و بلافاصله بعنوان نوازندهء و یلن با ارکستر مجلسی رادیو تلویزیون به همکاری پرداخت دو سال بعد به ارکستر سنفونیک تهران پیوست و تا آخرین روز زندگی نیز در کنار دیگر نوازندگان این ارکستر باقی ماند.
او به موسیقی عشق میورزید و بیشتر اوقاتش را صرف آموزش و تعلیم مینمود،بههمین دلیل با آنکه خستگی ناشی از تلاش بیش از اندازهاش بوضوح در چهرهاش نمایان بود اما هیچگاه فرصت را از دست نداد، چرا که میدانست دنیای موسیقی بیانتهاست و با آنکه صبح روز مرگ نیز این خستگی جایش را به آشفتگی سپرده بود لکن او مصمم بود تا باز هم آرشهاش را برسیم ویلن که سالها همراه و همدلش بود،نوازش دهد، برنامه قرار بود بهمناسبت تولد حضرتمحمد(ص)و تولد حضرتمسیح در تالار وحدت به اجرا درآید قطعاتی که نواخته میشد عبارت بودند از: سرود جمهوری اسلامی ایران،سرود میلاد مسیح- کانتات دومینو(در وصف خدا از جوانی کروچه)وداع با جنگلها(در وصف فلیکس مندلسون)اورتور پرمتئوس بتهوون-کنسرتو ویلن چایکوفکسیکاوالریا روستیکانا و سرود الله اکبر-اما تلاش بیحد،خستگی -آشفتگی،همه و همه او را از پای درآوردند،در پایان قطعه دوم حال اسپتان دگرگون شد و ساعتی بعد در بیمارستان چشم از جهان فروبست."