چکیده:
بحث کلام الهی، پیشینهای به بلندای تاریخ ادیان و بشریت دارد. در اسلام نیز متکلمان، کلام حق را بهعنوان یکی از
صفات او واکاوی کردهاند. اما این بررسی در نظام فلسفی ملاصدرا، عمیقتر شده و صبغۀ وجودی یافته است.
ملاصدرا، از سوپی، نگاهی معرفتشناسانه به هستی دارد و از سوی دیگر، نگاهی هستیشناسانه به معارف الهی
دارد. به سخن دیگر، او میان هستی و هدایتهای الهی جدایی نمیبیند. از دیدگاه صدرا عالم و مرائتب آن، سراسر
دلالت و آیه و بهمثابه الفاظ انباشته از معنا هستند. این مقاله، ضمن تبیین حقیقت کلام الهی و کیفیت ادراک آن، به
جوانب مختلف مسئله پرداخته و اقسام کلام الهی را از دیدگاه حکمت متعالیه بررسی می کند و حقیقت وجودی
قرآن را بهعنوان وجههای از کلام الهی در عالم دنیا مورد واکاوی قرار میدهد. همچنین بررسی رابطۀ کلام الهی و
نحوۀ وجودی انسان و ارتقای وجودی او نیز از مباحث پیشرو در این نوشتار است.
خلاصه ماشینی:
اما وقتی امور مجردات و عالم اله فارغ از جسم و امور جسمانی است، کلام خدا یا کلام فرشتۀ الهی چگونه است؟ اگر این کلام از باب القای معناست، پس درباره الفاظ قرآن که آن را نیز از جانب خداوند میدانیم، قضیه چگونه است؟ اگر خدا همیشه با ماست، پس القای کلام او به ما چگونه است؟ آیا هر انسانی میتواند کلام خدا را بشنود؟ آیا تفاوتی بین علم و کلام الهی وجود دارد؟ چرا در کتاب آسمانی پیامبر اکرم( الفاظ نیز وحیانی است، اما برخی پیامبران که ملقب به کلیمالله نیز بودهاند، الفاظ کتابشان وحیانی نیست؟ آیا کلام خدا، زمانمند است؟ راز جاودانگی قرآن بهعنوان کلام الهی و مصونیت الفاظ آن از تحریف چیست؟ چرا ظاهر قرائت الفاظ این کلام الهی دارای اثر و پاداش است؟ بین کلام الهی بهمعنای عام آن و کلمات خاص و محدود قرآن نازل، چه نسبتی میتواند برقرار باشد؟ آیا خداوند به جز سورههای قرآنی، سخن و کلام دیگری با انسان ندارد؟ پاسخ به این دست پرسشها، گاهی از سوي متکلمان داده میشود که پاسدار باورهای دینی و دفاع از آن هستند و از راه برهان یا جدل، درپی پاسخ به این پرسشها برميآیند.
بنابراین، خدا با انسان سخن میگوید؛ زیرا اگر انسان به مرتبه عالم عقل برسد، این عالم عین حضور و فهم و ظهور و اظهار است و آدمی در مقام اتحاد با این مرتبه، عین سمع و استماع میشود و سراپا گوش برای دریافت کلام حق و اگر انسان بر مرتبۀ نفسانی و عالم قدر صعود کند، ظهور کلام الهی برای او در قالب اقتضائات تکوینی است، اما کلام حق در عالم طبیعت برای انسان، بهوسیله راهیافتگان به عوالم بالاتر که همان انبیای صاحب تشریع هستند، در قالب الفاظ پیاده میشود که این الفاظ یا از جانب وسایط است؛ چنانکه در سایر بحث آسمانی معین است و یا خود عیناً کلام حق است که در قرآن چنین است و توضیح آن خواهد آمد.