چکیده:
باروری در کشورهای با اکثریّت مسلمان در چند دهه گذشته کاهش قابلملاحظهای یافته است. امروزه، شمار قابلتوجّهی از این کشورها باروری زیر سطح جایگزینی را تجربه میکنند. هدفِ این بررسی، تبیین همگرایی 47 کشور با اکثریّت مسلمان با سطوح و روندهای باروری در کشورهای توسعهیافته است. دادهها از پایگاه دادههای بخش جمعیّت سازمان ملل، پایگاه دادههای بانک جهانی و گزارش توسعه انسانی سازمان ملل اقتباس شد. نتایج نشان داد گذار باروری در کشورهای مسلمان که به سالهای دهه 1350 بر میگردد، از نیمه دهه 1370 سرعت بیشتری یافته است. تا نیمه هزاره سوّم، بیش از 76 درصد از این کشورها در وضعیّت باروری کنترلشده خواهند بود. اگرچه تجربه همگرایی باروری، شدّت و زمانبندی آن در کشورهای مختلف متفاوت است، امّا تحلیلهای مقطعی نشان داد که همگرایی با افزایش برابری جنسیّتی و گسترش استفاده از روشهای پیشگیری از حاملگی در کشورهای مسلمان همراه بوده است. در نتیجه، هرگونه سیاستگذاری برای افزایش باروری و جلوگیری از تداوم باروری زیر سطح جایگزینی در این گروه از کشورها، باید با توجّه به جایگاه و موقعیّت زنان در جامعه و خانواده صورت بگیرد. اتّخاذ سیاستهای همسو و موافق با خواستهها و تمایلات زنان، احتمال موفّقیت دولتهای کشورهای مسلمان برای افزایش باروری را بیشتر میکند.
Fertility in Muslim Majority Countries has declined dramatically over the past few decades. Today, a significant number of these Countries experiencing below-replacement level fertility. This paper aims to explain the convergence of 47 Muslim Majority Countries (MMCs) with the levels and trends of fertility in developed countries. Data are taken from the United Nations Population Division and the United Nations Human Development Report. Results showed that the fertility transition in MMCs, which dates back to the 1970s, has accelerated since the mid-1990s. By the mid of the third millennium, more than 76 percent of the MMCs will be in controlled fertility situation. Although the experience of fertility convergence, its intensity and timing vary from country to another one, cross-sectional analysis has shown that fertility convergence has been accompanied by an increase in gender equality and the use of contraceptive methods in MMCs. Consequently, any policy aimed at increasing fertility and preventing the continuation of below-replacement level fertility in MMCs should be taken into account with regard to the status of women in the community and the family. Adopting policies that are consistent with women aspirations will increase the likelihood of the success of Muslim governments to increase fertility.
خلاصه ماشینی:
Gender Equality کشورهاي مسلمان با کشورهاي توسعه يافته ، بررسي تأثير برابري جنسيتي در همگرايي باروري با کنترل اثر ميزان مرگ ومير اطفال ، شهرنشيني و استفاده از وسايل پيشگيري از حاملگي است .
نويسندگان مقاله بر اين باورند که روندهاي باروري در کشورهاي مسلمان ، تحت تأثير کاهش نابرابري جنسيتي و افزايش برابري جنسيتي در اين کشورها به همگرايي باروري با کشورهاي توسعه يافته ، حتي با کنترل اثر مشخصه هاي اقتصادي اجتماعي و جمعيتي، منجر شده است .
حسيني (الف ١٣٨٩) نشان داد که همگرايي باروري در کشورهاي مسلمان ، پديده جديدي است که در آستانه هزاره سوم تجربه شده و ناشي از بهبود شاخص هاي توسعه انساني و گسترش استفاده از وسايل پيشگيري از حاملگي است .
جدول ٤، کشورهايي را که در دوره ١٣٩٤-١٣٨٤ از نظر باروري، تغيير وضعيت داده اند، بر حسب شاخص همگرايي باروري با کشورهاي توسعه يافته ، برابري جنسيتي و درصد تغييرات در شاخص هاي يادشده نشان ميدهد.
همان طور که ميبينيد، تکميل فرآيند گذار باروري، تجربه باروري کنترل شده و همگرايي باروري کشورهاي مسلمان ، به استثناي سوريه ، با کشورهاي توسعه يافته در دوره ١٣٩٤-١٣٨٤ با بهبود برابري جنسيتي در اين کشورها همراه بوده است .