چکیده:
از مباحث کلیدی و مهم در حوزه هنرهای سنتی، درک نسبت هنر با عرفان و آموزههای دینی است. برخی فلاسفه در ارتباط با دین و عرفان اساس رسیدن به عرفان را از رهگذار دین برمیشمارند؛ این در حالی است که برخی از هنرمندان چنان غرق در خلق اثر هنری خویشاند؛ که گویی چندان توجهی به ارتباط علمی و عملی بین حوزه عرفان و خلق اثر هنری ندارند، اما گروهی از هنرمندان بهویژه در حوزه هنرهای سنتی با آموزههای دینی پیوندی عمیق دارند؛ ایشان از ناخودآگاه خویش قدم در خودآگاهی و خدا آگاهی میگذارند. برخی فلاسفه و اهل دانش، عرفان را عین دین برمیشمارند و دستهای آن را جزئی از اجزای دین بشمار میآورند. شناخت عرفان و دین و ارتباط این دو با هنرهای سنتی جز با کشف ماهیت هر یک و تأثیر و تأثر آنها بر دیگری و محیط پیرامون امکانپذیر نیست. ازاینرو پژوهش حاضر با تبیین و مکاشفه ارتباط فطری انسان با دین، عرفان و هنر میکوشد به این نکته دست یابد که عرفان بهعنوان باطن دین و باطن آثار هنری خصوصاً هنرهای سنتی چگونه انسان را به حقیقت خویش رهنمون میسازد؟ پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی صورت گفته است. تا بتواند با معیاری روشن به دریافت نسبت دین، عرفان و هنرهای سنتی و درک چیستی آنها، بپردازد. تا درک بهتر و روشنتری از معیار تشخیص هنر دینی و اصیل، بر مبنای عرفان و هنرهای اسلامی به دست دهد؛ که عرفان و مذهب در پی رسیدن به حقیقت عالماند، اما در دنیا هیچ نمییابند و اساساً یافتههای این دو اخروی است؛ اما هنر در پی آشکار ساخت این حقیقت برای نسل بشر در دنیا است.
Abstract: problem statement: One of the key issues in traditional arts is its understanding of mysticism and religious teachings. Some philosophers have raised many topics in the context of religion and mysticism, while many artists are so enthusiastic about creating their own artwork that they seem to pay close attention to There is no scientific and practical connection between the field of mysticism and creation, while some artists who traditionally adhere to professional ethics with religious teachings, consciously proclaim their unconscious consciousness and God. Some philosophers and scholars of mysticism are considered the same religion, and they are considered as part of the components of religion. But recognizing these two and its relation to traditional arts is not possible except by discovering the nature of each one and their impact on each other and the surrounding environment.
research goal: the explanation and revelation of the intimate relationship of man with religion, mysticism and art is the primary goal of this research and to attain the point that how much mysticism leads to the truth of the truth as the backbone of the religion and the backwardness of works of art, especially traditional arts.
Research Methodology: The research method is descriptive-analytical with a comparative approach in research parameters.
Conclusion: Receiving the ratio of religion, mysticism and traditional arts and understanding their meaning, a better understanding of the clear criteria for recognizing the art of religion and authenticity based on mysticism and Islamic arts, provides that mysticism and religion seek to achieve the truth of the world, but in the world There are no finds and basically the findings of these two worlds; but art has always sought to reveal this truth to the human race in the world.
خلاصه ماشینی:
ازاینرو پژوهش حاضر با تبیین و مکاشفه ارتباط فطری انسان با دین، عرفان و هنر میکوشد به این نکته دست یابد که عرفان بهعنوان باطن دین و باطن آثار هنری خصوصاً هنرهای سنتی چگونه انسان را به حقیقت خویش رهنمون میسازد؟ پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی صورت گفته است.
همانطور که گفته شد مذهب و عرفان در پی رسیدن به حقیقتی برتر و قدسی هستند که دنیوی نیست و به این جهان تعلق ندارند درحالیکه هنر و هنرهای سنتی میکوشد هستی را تکمیل کند و به عالم تعقل دارد.
زیرا بنياد آفرينشِ جهان بر جمال، زيبايي و عشق به آن، نهاد شده است و درک این حقیقت میتواند مبانی عرفان در هنر سنتی را آشکار سازد که هر چه ظرافت و دقت در آفرینش بالاتر رود انسان به آرزوی خویش نزدیکتر میشود.
به عبارتي میتوان چنين نتيجه گرفت كه هنر متعالي مانند دين سعي دارد تا با توجه دادن انسانها به فطرت پاك و الهي ايشان، همان اهداف دين، تقويت و تصحيح رابطهی انسان با خدا، خود، هم نوعان و جهان هستی را محقق سازد و این دقیقاً همان تفسیر عالم وجود و هستیشناسی اسلامی است که مطالب استاد مطهری بر آن تأکید شده است.
تجلی آموزههای عرفانی در هنرهای سنتی در گام اولِ خلق يك اثر هنري، انساني حضور دارد كه داراي شخصيتي منحصر به خود است و اثري كه خلق میکند درواقع بازتاب ادراكات اوست از اين عالم به زبان ابزار و فن.