چکیده:
با توسعه وسایل ارتباطی و از میان رفتن مرزهای جغرافیایی فصل جدیدی در زندگی بشر به وجود آمده است؛ که برتریهای حاصل در تمام عرصههای سیاسی، اقتصادی و نظامی، «نه» با فاکتورهای دیروز و «نه» با تسلیحات پیشرفته نظامی امروز، بلکه با قدرت تبلیغات به دست میآید. در این راستا نگارنده درصدد است با نگاهی توصیفی-تحلیلی ضمن اشاره به مفهوم «تبلیغات سیاسی» و منفک ساختن آن از دیگر انواع تبلیغات، به بررسی سیر «دستکاری افراطی ذهن» بهعنوان نمونه بحثبرانگیز بپردازد. شواهد گویای آن است که «تبلیغات سیاسی» ازآنجاییکه بهصورت یک علم در آمده است دارای فرضیهها اصول و قوانین خاص خویش است. درنتیجه شخص یا رسانهای که بتواند آن را در راه هدفهایش بهتر پیاده کند گوی سبقت را خواهد ربود. نفوذ سیاسی در نگرشها به استعداد ویژه نیاز دارد که به روشنی دریابد که مخاطب «به چه چیزی نیاز دارد» «به چه چیزی میاندیشد» و «چه واکنشی نشان میدهد».
With the development of means of communication and the disappearance of geographical boundaries, a new
season has emerged in human life, during which the achievements in all political, economic, military domains
are achieved, neither with past factors nor with today's advanced military weapons, but with the power of
propaganda. In this regard, the author intends to examine the course of "extreme manipulation of the mind" as an
example of political propaganda in the world with a descriptive-analytical viewpoint, while pointing to the
concept of political advertising and separating it from other types of advertising. Since "political propaganda"
has been considered as a science, evidence suggests that it has its own hypotheses, principles, and laws. As a
result, the person or media that can do it better in the pursuit of its goals, is ahead of everyone. Influencing
attitudes requires a special talent to clearly understand what the audience needs, what they are thinking about,
and how they are reacting.
خلاصه ماشینی:
واژههاي كليدي: تبلیغات سیاسی، کنترل افراطی ذهن، ایزوله شدن، دستبند طلایی، روشهای تبلیغات 1 -مقدمه زمانی، تبلیغ در حد برانگیختن احساسات و آمادهسازی افراد برای پذیرش «اندیشه»، « علایق» و «اتخاذ روش خاصی» از زندگی انجام میشد؛ اما امروزه تبلیغی كه با «هدف خاص» و برای«گروه و قشری خاصی» صورت میگیرد، از محدوده ارتباط یك سویه و تلقینی فراتر رفته و به فرآیند دو سویه و تعاملی میان«گیرنده» و «فرستنده »پیام تبدیل شده است.
در این مدل تحت شرایط خاص، از جمله: «ایزوله شدن از دیگران» و «دستبندهای طلایی»، فرد ناخودآگاه وادار به تبعیت از اندیشه یا خواستههای افراد دیگر می شود و تغییرات عمدهای در باورها و درنتیجه رفتارهای او به وجود میآید.
شک نیست که «تبلیغات سیاسی» در کسب و حفظ قدرت سیاسی نقش عمده ای دارد و اگر تبلیغات را از نظر جامعه شناسی مطالعه کنیم و مفهوم و شیوه های آن را بررسی نماییم این موضوع به خوبی عیان می گردد.
با توجه به متن بالا شیوه های استفاده شده در تبلیغات (سلطانی فر، 1391): برچسب زدن: 1 این روش به منظور برانگیختن تعصب افراد جامعه برعلیه یک گروه مخالف استفاده میشود.
به طور کلی تبلیغات سیاسی، ترفندی است برای حصول موفقیت های سیاسی در دولت ها مختلف که از گذشته تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است که اطلاعات را بهصورت کاملا جانبدارانه به مخاطب خود منتقل می سازد.