چکیده:
ظهور اسلام انسانساز در 1400 سال قبل در جزیرةالعرب، تحولی شگرف در وضعیت زنان پدید آورد و نقش مهمی را در ایصال زنان به
حقوق خود ایفا کرد. قرآن کریم در آیات متعدد خود، به ذکر این حقوق پرداخته و حقوق زنان را در خانواده، اجتماع، اقتصاد، سیاست و
مانند آن به رسمیت شناخته و با این دیدگاه، زنان را از حصار فکری جاهلیت قدیم نجات داده است.
این حقوق با الهام از قرآن کریم و فقه، در قانونی مدنی و سایر قوانین کشورمان متجلی شدهاند. عالمان و اندیشوران نیز از نظرگاه
شرع، خود را موظف به دفاع از زن و حقوق وی دانستهاند؛ از جمله معمار کبیر انقلاب که در احیای شخصیت زنان کوشید و آنها را با
عرصه سیاست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع پیوند داد.
خلاصه ماشینی:
البته ذکر این نکته ضروری است که بعضی از فقها مثل صاحب جواهر و حضرت امام خمینی رحمهالله عقیده دارند که زوجه در صورتی هم که شرط نکرده باشد حق تعیین منزل با او باشد، میتواند از اقامت در منزل مشترک خودداری کند؛ مثلا، اگر شوهر منزلی دارد که زوجه دیگرش و یا پدر و مادر مرد در آنجا زندگی میکنند، زن میتواند بگوید: من اینجا زندگی نمیکنم و باید برای من منزل اختصاصی تهیه کنی.
حق نفقه از جمله مسئولیتها و وظایف یک طرفه در بحث زناشویی، موضوع «نفقه» و مخارج زندگی مشترک است که بر اساس شرع و قانون به عهده مرد گذاشته شده و زن در این زمینه، هیچ مسئولیتی ندارد، حتی اگر دارای تمکن مالی باشد و شوهر وی نیز فقیر باشد.
قرآن کریم بر خلاف اعراب جاهلیت که به زنانشان نفقه نمیدادند، بر این امر تکیه میکند و به مردان دستور میدهد که به زنان خود نفقه بدهید: «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم» (نساء: 34)؛ مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است، به واسطه آن برتری که خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته و نیز به واسطه آنکه مردان باید از مال خود به زن نفقه بدهند.
نتیجه اینکه اسلام بر خلاف دوران جاهلیت و بر خلاف ادعای دشمنان، در مسائل اجتماعی و سیاسی، مانند سایر مسائل، به حقوق زن توجه خاصی نموده است و تعیین آینده سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه را در گرو مشارکت زنان و مردان در امور اجتماعی و سیاسی میداند.