چکیده:
پوشش زنان، یکی از موضوعات فقه ی و اخلاق ی اسلام ی بشم ار میآید . پوشش اسلامی زنانه، دارای ابعاد گوناگون معرفتی، انگیزشی، هیجانی و رفتاری است. بدون تردید، یکی از چیزهایی که بر شکل و ساخت اجتماع ی اثرگذار است، پوشش زنان می باشد. تحلیل های مخالف حجاب اصرار دارند ت ا حجاب و پوشش اسلامی را محصول و معلول ساخت قدرت در جوامع سنتی مردسالار معرفی کرده و وانهادن آن
را مهم ترین راه آزادی و کرامت و احقاق حقوق اجتماع ی زنان نشان دهند. مقاله پیش رو با ارائه تبیین های معرفتی، روان شناختی و جامعه شناخت ی اثبات میکند که پوشش زنان اگرچه با ساخت اجتماعی مناسبات دو سویه دارد، اما ارتباط مستقیمی به ساخت قدرت در جوامع سنتی ندارد و ریشه های عمیق تر و محکمتر ی در ساخت شخصیت فرد و جامعه دارد.
خلاصه ماشینی:
این نهضت شبه سیاسی، که خود زاییده نظام مردسالار سرمایهداری است، بنا را بر تساوی بدون قید و شرط زن و مرد گذاشته و هرگونه نشانهای از تفاوت و تبعیض میان این دو موجود انسانی را، نوعی استثمار و بردگی زنان و برگرفته از مناسبات مردسالارانه جوامع سنتی قلمداد میکند؛ پوشش، به سبب تفاوتها و لوازمی که در کنشهای زنان ومردان ایجاد میکند، همواره از سوی این جریان و دیگر جریانهای وابسته به سرمایهداری، مورد تاخت و تاز قرار گرفته است (مهریزی، 1379، ص71)؛ در حالی که پوشش از پایههای فطری و اهداف و اغراض حکیمانهای برخاسته و برای صیانت از زن در برابر خودخواهی مردان و صیانت از مردان در برابر فزونخواهی شهوانی شکل گرفته است.
بر این اساس ریشۀ تمام پوششها یا همان حجاب، ارتباطی به ساخت مردسالارانه یا دموکراتیک جوامع پیشا مدرن ندارد و حتی اکثر قریب به اتفاق زنان و مردان در دنیای مدرن نیز به سطوحی از پوشش، بهعنوان یکی از امور انسانی و زیباییهای غریزی اهمیت میدهند؛ هرچند سطوح بالاتر حیا، از لحاظ درک عقلانی و نظام ارزشی، میان انسانها متفاوت است.
نمایش صحنههای جذاب و اغواکننده بدنی زنان و مردان در عرصههای عمومی، آرامش روانی و اخلاقی همۀ افراد جامعه را به مخاطره میاندازد؛ این امر در واقع، زیرپاگذاشتن حقوق معنوی شهروندانی است که میخواهند در محیط اجتماعی به دنبال اهداف سالم و منافع قانونی خود باشند.
از طرفی یکی از شاخصههای کرامت زنان، برخورداری از حقوق اجتماعی و سیاسی و مهمتر از آن داشتن زندگی مشترک خانوادگی سالم و موفق است که عفتورزی عمومی و پوشش زنان و مردان در محیطهای اجتماعی، بهعنوان مهمترین نماد آن، از الزامات قطعی آن کرامت خواهد بود (مطهری، 1373، ص89).