چکیده:
چنانچه دو شرکت، از طریق حلقههای مدیریتی و اقتصادی، مرتبط و وابسته باشند، یکی شرکت مادر و دیگری شرکت تابعه نامیده میشوند. این وابستگی، در اغلب موارد، منجر به سلطه و کنترل کامل شرکت مادر بر شرکت تابعه و در نتیجه سوء استفاده از قالب آن خواهد شد. حال با توجه به پذیرش اصل مسئولیت محدود در حقوق شرکتها، آیا میتوان اعمال و اقدامات حقوقی ایجاد شده را به شرکت مادر به عنوان کنترل کننده رابطه حقوقی (بین شرکت تابعه و اشخاص ثالث) منتسب نمود یا خیر؟ نظام حقوقی آمریکا با توسل به قاعده" اصیل واقعی" مانع چنین سوء استفادهای شده است. اصیل واقعی، به شرایطی اشاره دارد که دادگاهها، بر مبنای عدالت و انصاف آن را بکار گرفته و از این طریق، اصیل مذکور را به عنوان مالک اموال شرکت یا طرف واقعی منفعت، در مقابل اشخاص ثالث باحسن نیت معرفی میکنند. شرایط اساسی اجرای این قاعده را میتوان، "سلطه و کنترل موثر اصیل واقعی (شرکت مادر) بر اقدامات اصیل ظاهری (شرکت تابعه) " اصیل واقعی "وحدت منفعت و مالکیت بین این دو شرکت" و" ناعادلانه بودن اقدامات شرکت مادر" دانست. در ایران، قانون تجارت صراحتی در این خصوص ندارد. در رویه قضایی هم راه حل خاصی دیده نمیشود. ولی به نظر میرسد با بهره گیری از ظرفیت های فقه و حقوق چون " قاعده غرور"، " قاعده لاضرر"، "نظریه نمایندگی"، "نظریه استقلال نسبی شخصیت حقوقی" و دیگر اصول میتوان این قاعده را اجرا کرد.
If two corporations are related and affiliated through management and economic circles, one is called the parent and the other is the subsidiary. This affiliation will, in most cases, result in the complete domination and control of the parent over the subsidiary and thus abuse its template. Now, given the acceptance of the principle of limited liability in corporate law, can the legal practices and actions created be attributed to the parent company as the controller of the legal relationship (between the subsidiary and third parties)? The US legal system, by resorting to the Alter Ego rule, has prevented such an abuse. The Alter Ego refers to the conditions that the courts exercise on the basis of Justice and Equity and thereby treat the parent company as the proprietor of the company or the real party to the benefit against good faith third parties. The basic conditions for applying this rule can be effective real ownership and control of the Alter Ego (the parent company) over the actions of the subsidiary, unity of interest and ownership between the two companies and unjustified actions of parent company. In the Iranian legal system, there is no explicit regulation in Trade Code in this regard. There is no specific solution in the case law as well. But it seems that by taking advantage of capacities of Imamiyah jurisprudence and domestic law such as The Swindle Rule, theRule of No Damage, the Theory of Agency, the Theory of Relative Independence of the Legal Personalityand other principles, this rule can be applied.
خلاصه ماشینی:
لذا یکی از قواعدی که در حقوق آمریکا برای تعدیل اصل استقلال شخصیت حقوقی شرکت های تجاری و جلوگیری از سوء استفاده از قالب این شرکت ها در مقابل اشخاص ثالث باحسن نیت بیان شده است ، قاعده اصیل واقعی ٣می باشد(٥-١ :٢٠٠٧,Jennifer).
بر طبق این قاعده که در رویه قضایی آمریکا ، دارای سابقه طولانی است ، زمانی که شرکت مادر، از قالب و شکل شرکت های تابعه برای نیل به 1 Holding company 2 Subsidiary company 3 Alter Ego 4 Other I اهداف نامشروع و غیرقانونی استفاده می کند، حقوق در راستای اجرای عدالت و انصاف ، از طریق اعمال قاعده فوق ( اصیل واقعی) و با در نظر گرفتن شرکت مادر به عنوان مالک و ذینفع اصلی فعالیت های شرکت تابعه ، مانع تضییع حقوق اشخاص ثالث می شود(٢٠٠٧١,Jennifer).
به رغم عدم ارائه تعاریف مشخص در حقوق آمریکا، اما با توجه به رویه قضایی و نظرات ضمنی برخی حقوقدانان آمریکا می توان مفهوم اصیل واقعی را چنین بیان نمود: اصیل واقعی، تأسیس حقوقی است که دادگاه ها بر مبنای انصاف و عدالت (١٩٩٤٥,Marcos) آن را بکار می برند و از این طریق اراده شخصی(شرکت مادر) را که در ماورای عمل حقوقی، خود را پنهان نموده و از طریق ابزارهای مدیریتی و اقتصادی، بر اراده انشایی شخص متعهد(اصیل ظاهری-شرکت تابعه ) سلطه و اقتدار عرفی داشته را به آثار حاصله از آن عمل حقوقی در برابر اشخاص ثالث باحسن نیت ملزم نمود.