خلاصه ماشینی:
"بعد از سخنان امام و برشمردن فضائل حضرت علی علیهالسلام توسط یاران امام، آن مرد برخاست و گفت: من بیش از این جمع به فضائل علی آگاهم، ولی اینها مربوط به زمانی است که حکمیت رانپذیرفته بود، و بعد از حکمیت کافر شد.
» امام باقر علیهالسلام فرمود: درباره این حدیث چه میگویی؟ گفت: حدیث درست است ولی کفر علی بعد از این بود.
امام فرمودند: آیا آن روز که خدا علی را دوست میداشت، میدانست که او در آینده اهل نهروان را خواهد کشت یا نه؟ مرد گفت: اگر بگویم نمیدانست کافر میشوم، پس میدانست.
حضرت فرمودند: آیا محبت خدا به علی علیهالسلام از آن جهت بود که وی در خط اطاعت خدا حرکت میکرد یا به خاطر عصیان بود؟ مرد گفت: روشن است که دوستی خدا به خاطر بندگی و اطاعت علی بود.
امام علیهالسلام میفرمودند: «مغیره مانند بلعم است که خداوند در حق او فرمود: «الذی آتیناه آیاتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطان فکان من الغاوین»؛ (3) مغیرة قائل به جسم بودن خدا بود و سخنان غلوآمیز درباره امام علی علیهالسلام میگفت.
فرمودند: پس در چه زمینه سکوت کرده و علم و دانش واقعی را به اهلش ارجاع میدهی؟ امام علیهالسلام با این سؤال به او فهماند که نحوه پاسخگویی او به پرسشهای مردم غلط است و در مسائل دینی باید به مرجع اصلی آن که ائمه اطهار علیهمالسلام هستند مراجعه کرد.
* از امام باقر علیهالسلام سؤال شد: آیا درست است واژه شیء برخدا اطلاق شود؟ فرمودند: بلی!
) * فردی به امام باقر علیهالسلام گفت: خدا از چه زمانی وجود داشت؟ آن حضرت فرمودند: وای بر تو!"