چکیده:
انگیزش اخلاقی، بحثی مهم در فرااخلاق است. سه مسئله ی اساسی آن عبارتند از: ماهیت انگیزش اخلاقی، ماهیت ارتباط بین داوری اخلاقی و انگیزش اخلاقی و ارتباط انگیزش اخلاقی و ماهیت اوصاف اخلاقی. آراء فخر کلامی و الهیّاتی است و با نگاه فلسفه اخلاق معاصر، خوانشی امروزی از آنها ارائه میشود. فخر به ماهیت انگیزش اخلاقی، رویکرد شناخت گرایانه دارد و بر این باور است که باور برای ایجاد میل و تحریک به عمل لازم و کافیست. طبق دیدگاه فخر، رویکرد شخصیتگرا مکمّلِ رویکردِ شناختی است. ماهیتِ ارتباطِ داوری اخلاقی و انگیزش، درونگرایی الغاءپذیر است یعنی رابطه ای ضروری اما لغوشدنی میان داوری و انگیزش اخلاقی برقرار است. تعالی گرایی او فارغ از نقدهای احتمالی بر آن، با نظریه ی انگیزشِ او سازگار است. از نظر او داوری های اخلاقی، باورهایی در مورد وجودِ متعالی ارزشها در ذات خداوند هستند که با کمک عواملِ پرورش دهنده ی شخصیت، ایجادِ میل نموده، به انگیزش اخلاقی میانجامند.
Moral motivation is an important issue in meta-ethics. Its three basic issues include the nature of moral motivation, the nature of the relationship between moral judgment and moral motivation, and the relationship between moral motivation and the nature of moral attributes. Fakhr’s views are scholastic and theological, and from the point of view of contemporary moral philosophy, a modern reading of them is presented. Fakhr has a cognitive approach to the nature of moral motivation and holds that belief is necessary and sufficient to create a desire and stimulus for action. According to Fakhrchr('39')s stance, the personality-oriented approach is complementary to the cognitive approach. The nature of the relationship between moral judgment and motivation is a revocable introspectivism. That is, there is a necessary but rescindable relationship between judgment and moral motivation. Regardless of its possible critiques, his transcendentalism is consistent with his theory of motivation. To him, moral judgments are beliefs about the transcendental existence of values in the essence of God that, with the help of personality-building factors, create a desire and lead to moral motivation.
خلاصه ماشینی:
الف) اهميت انگيزش در انديشه فخر براي پيبردن به اهميت انگيزش نزد فخر بايد به اين نكات توجه داشت: اولاً؛ بيان فخر در مورد انگيزش، 2 نشاندهنده پذيرش وجودِ روانشناختي انگيزش و باور به تأثير و تأثر آن در فرايند صدور افعال است.
(Doris, 2010: 77-78) در حوزه اخلاق هنجاري، اين نزاع وجود دارد که آيا اخلاق فضيلت، يک نظريه هنجاري کامل است يا نظريهاي است که تنها ميتواند مکمّلِ نظريات هنجاري باشد؟ (ريچلز، 1389: 268 ـ 263) فارغ از اينکه نزاع مذکور در مباحث اخلاق هنجاري مطرح ميشود، ميتوان گفت نزديک شدن ديدگاه فخر در حوزه انگيزش به رويکرد شخصيتگرايانه، اين نگاهِ جامع را فراهم ميکند که صرف باور به تنهايي، تضمين کننده انگيزش اخلاقي و انتخابهاي مناسب نيست؛ بلکه چگونگي شخصيت، عادات و رفتارهاي فرد نيز اهميت دارد.
ديدگاه فخر، کدام نوع از درونگرايي است، به اين بستگي دارد که آيا شيوه بحث او از انگيزش، نشانگر وجود ارزشهاي عيني است يا بحث او در مورد رابطه داوري اخلاقي و انگيزش، عوامل بازدارنده و يا موثر در انگيزش است.
بنابراين سؤالات اصلي عبارتند از اينکه: جايگاه يا منشأ حسن و قبح کجاست؟ وضعيت تأثير عقل از حيث شناخت و تأييد حسن و قبح چگونه است؟ بررسي اين دو مسئله براي کشف ديدگاه فخر در مورد رابطه انگيزش اخلاقي و ماهيت اوصاف اخلاقي ضروري است.
Cullity, Garrett, Moral judgement, 2011, Routledge Encyclopedia of Philosophy, Taylor and Francis, available at (accessed on 2020): https://www.