چکیده:
رابطهی «علم» و «اراده» در انسان و خداوند یکی از مسائلی است که در مکاتب مختلف فلسفی و کلامی مورد مداقه قرار گرفته است. نوشتار حاضر بر آن است تا رابطهی «علم» و «ارادهی» خداوند را در مکتب کلامی حله بررسی نماید، مکتبی که که میراثدار مکتب کلامی بغداد بوده و اساطین آن با فلسفههای سینوی و اشراق، و مکاتب مختلف کلامی به ویژه معتزله و اشاعره آشنایی عمیقی دارند. در نوشتار حاضر، پس از اشاره به عنایت متکلمان این مکتب به آثار معتزلهی متأخر، نشان داده شده است که محقق طوسی و فاضل سیوری دیدگاه ابوالحسین بصری را در باب ارادهی الهی قبول کردهاند. محقق حلی در موضعی متعادلتر، آن را تأیید نسبی نمونده است. اما علامه حلی موضع یکسانی در این باب ندارد، به طوری که در آثار ابتدایی خویش سخن بصری را تصدیق کرده، ولی در آثار بعدی آن را خالی از اشکال نمیداند. از همین رو، میتوان ادعا کرد که برخی تحلیلهای پیشین، مانند آنچه زابینه اشمیتکه (1991 و 1994) ارائه داده است، نقصانهایی دارد. در انتها، دیدگاه این مکتب در دو مقام «ثبوت» و «اثبات» ارزیابی شده است. در مقام اثبات، نشان داده شده که کلام این بزرگان، خالی از «ابهام» و «اضطراب» نیست. سپس انتقادهای آنان به فلاسفه و بهشمیه بررسی شده است. در مقام ثبوت نیز به تمایز میان صفات علم و اراده پرداخته شده و نشان داده شده است که استدلالات بزرگان مکتب حله و برخی فیلسوفان متأخر از آنها مانند ملاصدرا برای اثبات یگانگی علم و ارادهی (ذاتی) خداوند ناتمام است..
The relationship between divine/ human's knowledge and will is one of the long-standing problems which various philosophical and theological schools debate on. We shall examine the Ḥilla leading mutakallimūn's, who thoroughly recognize Baghdadī, Muʿtazilī, and Ashʿarī kalām, Avicennianism, and illustration, viewpoints on the subject. In this article, after their reception of late Muʿtazila, we shall demonstrate that al-Ṭūsī and al-Suyūrī receive al-Baṣrī's view on divine will. Similarly, al-Muḥaqqiq al-Ḥillī almost confirm his idea. Nonetheless, al-ʿAllāma al-Ḥillī does not aseert same idea in his various works. Chronologically, he accepts al-Baṣrī's opinion in his early work Manāhij al-yaqīn, however, he criticize him in the later work Nahj al-mustarshidīn. Accordingly, we shall investigate the former analysis' on ʿAllāma's viewpoint on divine will, e.g. that of Schmidtke (1991 and 1994), and illustrate that they ignore some of Ḥillī's works. After all, it will be philosophically analyzed their, Ḥillī mutakallimūn's, view and presented that their viewpoints are imcomplete.