چکیده:
چکیده این پژوهش با هدف مقایسه سبکهای مقابلهای، افکار ناکارآمد و مهارتهای زندگی در دانشجویان با اختلال هویت جنسی و عادی در یک طرح علّی- مقایسه ای انجام گرفت. 78 دانشجو با اختلال هویت جنسی و 80 دانشجوی عادی به روش نمونهگیری داوطلبانه- هدفمند از ادارات بهزیستی و کلینکهای روانشناختی و پزشکی قانونی شهرهای تهران، تبریز و کرمانشاه انتخاب شدند. شرکتکنندگان به پرسشنامههای اختلال هویت جنسیتی (GIDQ)، راهبردهای مقابلهای لازاروس و فولکمن (WOCQ)، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (DAS) بک و همکاران و پرسشنامه مهارتهای زندگی ساعتچی و همکاران پاسخ دادند. دادههای گردآوری شده توسط نرمافزار آماری SPSS-24 و با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که میانگین سبک مقابلهای هیجانمدار در دانشجویان با اختلال هویت جنسی (68/35) بهطور معنیداری بالاتر از دانشجویان عادی (26/32) (002/0 > p)؛ و میانگین مهارت حل مسأله در دانشجویان با اختلال هویت جنسی (74/23) بهطور معنیداری کمتر از دانشجویان عادی (16/25) و در سبکهای مقابلهای مسألهمدار، کمالطلبی، نیاز به تأیید، نیاز به راضیکردن دیگران، آسیبپذیری، مهارت تصمیمگیری و مهارت تفکر خلاق با یکدیگر تفاوت ندارند. طبق یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش سبکهای مقابلهای سازگار و آموزش حل مسأله برای افراد دارای اختلال هویت جنسی میتواند مفید باشد.
Abstract The present study was conducted a the causal-comparative study aimed to comparison styles, dysfunctional thoughts, and life skills in students with and without gender identity disorder. 78 students with gender identity disorder were selected using purposine-voluntary method sampling the welfare offices, psychological clinics and forensic medicine in Tehran, Tabriz, and Kermanshah cities, and 78 normal students from the universities of the mentioned cities. The Participant They completed the Javanmard's Gender Dysphoria Questionnaire, Beck et al. Dysfunctional Attitudes Scale (DAS), Lazarus and Folkman's Ways of Coping Questionnaire (WOCQ) using, and Saatchi et al. and Life Skills Questionnaire. Collected data were analyzed using multivariate analysis of variance and spss-24 software statistical. The findings indicated that the mean of emotion-focused coping style in students with gender identity disorder (35.68) was significantly higher than normal students mean (32.26). the mean of problem solving skills in students with gender identity disorder (23.74) was significantly lower than normal students mean (25.16), and other are not different amomng their in problem solving sthles anf et al. study have many theoretical and practical implications, for instance,adaptivecoping stylestraining as well as problem-solving training can be usefulfor these individuals.
خلاصه ماشینی:
٧٨ دانـش جـو بـا اخـتلال هويـت جنسي و ٨٠ دانش جوي عادي به روش نمونه گيري داوطلبانـه - هدفمنـد از ادارات بهزيسـتي و کلينـک هـاي روان شناختي و پزشکي قانوني شهرهاي تهران ، تبريز و کرمانشاه انتخاب شدند.
يافته ها نشان داد که ميانگين سبک مقابله اي هيجان مـدار در دانـش جويـان بـا اخـتلال هويـت جنسـي (٣٥/٦٨) به طور معني داري بالاتر از دانش جويان عادي (٣٢/٢٦) (٠/٠٠٢ < p)؛ و ميانگين مهارت حل مسـأله در دانش جويان با اختلال هويت جنسي (٢٣/٧٤) به طور معني داري کم تر از دانش جويان عـادي (٢٥/١٦) بـود و در دگرمتغيرها دو گروه با يکديگر تفاوت ندارند.
Steensma, Keukels, de Vries, & Cohen-Kettenis 3.
de la Fuente, Fernandez-Cabezas, Cambil, Vera, Gonzalez-Torres, & Artuch-Garde 6.
1. Simon, Zsolt, Fogd, & Czobor 2.
نتـايج حـاکي از آن بـود که ميانگين سبک مقابله اي هيجان مدار در دانش جويان با اختلال هويت جنسـي بـه طـور معنـي داري بالاتر از دانش جويان عادي است ؛ و ميانگين مهارت حل مسأله در دانش جويـان بـا اخـتلال هويـت جنسي به طور معني داري پايين تر از دانش جويان عادي است .
همچنين ، سيمون و همکـاران (٢٠١١) نشـان دادنـد که افکار ناکارآمد افراد داراي اختلال هويت جنسي به طور معنيداري بيش تر از افراد عادي اسـت ؛ و موسوي و همکاران (٢٠١٥) در بررسي خود نشان دادند که بين افراد داراي اختلال هويت جنسـي و عادي از منظر سلامت جسماني و رواني و کيفيت زندگي و سازگاري اجتمـاعي تفـاوت معنـيداري وجود دارد.
اين مطلب ، همسو با يافته هاي پژوهش حاضر مبني بـر اسـتفاده زيـاد از مقابلـه هيجان مدار و ضعف حل مسأله در افراد داراي اختلال هويت جنسي است .
1. Grossman, D’Augelli, Howell, & Hubbard 2.