خلاصه ماشینی:
"یکی احساس، غم و تأسف است از نداشتن کسی مثل سید مرتضی آوینی،اما چندین احساس دیگر هم با این همراه است،که تفکیک آنها از همدیگر و بازشناسی هریک و بیانکردن آنان،کار بسیار مشکلیست.
من خانوادهء شهیدی را دیدم که فقط همان یک پسر را داشتند و خدای متعال آن پسر را از آنها گرفته بود.
) اما خدای متعال به آن پدر و مادر آرامش و تسلایی بخشیده بود،که خود پدرش به من گفت:«من فکر میکردم اگر این بچه کشته بشود،من خواهم مرد.
یعنی وقتی شما میدانید که فرزندتان در پیشگاه خدای متعال در درجات عالی،دارد پرواز میکند؛یعنی آن چیزی که همهء عرفا و اهل سلوک و آن سرگشتههای وادیهای عشق و شور معنوی و عرفانی،یک عمر به دنبالش گشتهاند و دویدهاند، او با این فداکاری و با این شهادت به دست آورده،و رضوان و قرب الهی را درک کرده است،خوشحال میشوید که فرزندتان به اینجا رسیده است."