چکیده:
این تحقیق به طور خاص، شواهدی را بررسی میکند که از این ایده حمایت میکند که ایران در دهه ۱۸۹۰ م و اوایل دهه ۱۹۰۰م، یعنی درست قبل از وقوع انقلاب مشروطه، یک "عصر طلایی" از شورشهای نان را تجربه کرده بود؛ امری که در واقع در وقوع آن انقلاب نیز تاثیر داشت. این پژوهش در مورد ارتباط بین تخریب مقررات بازار در ایران با افزایش خشم و تلخی افرادی که بیش از همه تحت تاثیر قرار گرفتهاند، فقرای شهری، و آمادگی نهایی تعداد زیادی از آنها برای مشارکت در انقلاب بحث میکند. سپس شدت درگیریهای مردمی بر سر نان در شهرهای ایران در اواخر قرن نوزدهم بهموازات انگلستان قرن هجدهم بررسی میشود. اگرچه زمانی بهاندازه یک قرن این دو مورد را از هم جدا میکند، اما هر دو کشور در بخشهای مختلفشان، فروپاشی مشابهی را در نظام اجتماعی - اقتصادی و سیاسی قیم مآبی قدیمی که تنظیم بازار در مرکزیتشان بود، و جایگزینیشان با سرمایهداری مدرن که نمونه آن بازار آزاد است، تجربه کردند. در هر کشور، این امر واکنش مشابهی را از سوی فقرای شهری برانگیخت. شورش ایرانی و خاورمیانهای نان به طور منطقی در زمینههای سیاسی و اقتصادی پیش از مدرن، جایی که سیاستهای مذاکره هنوز در آن برجسته بود، عمل کرده بود. ازآنجاکه بازار آزاد جایگزین قیم مآبی شد، بنابراین معارضه طبقاتی بدون واسطه نیز جایگزین روشهای قدیمی چانهزنی، اگرچه گاه با شورش، در بین شرکای نابرابر در یک پیمان اجتماعی شد.
This paper examines the evidence which supports the notion that Iran experienced a “golden age” of bread riots in the 1890s and early 1900s, just before and indeed contributing to the outbreak of the constitutional revolution. It argues the existence of a link between the destruction of market regulation in Iran, the result of increasing anger and bitterness of those most affected, the urban poor, and their eventual readiness to participate in large numbers in the revolution. It then suggests, in explanation of the intensity of the popular conflicts over bread raging in Iran’s cities in the late nineteenth century, a parallel with eighteenth century England. Although a century of chronological time separates the two cases, each country experienced, at their different moments, a similar collapse of an older paternalist socio-economic and political order, with market regulation at its core, and its suppression by modern capitalism, exemplified by the free market. In each country, this provoked a similar response from the urban poor. The Iranian and Middle Eastern bread riot had functioned reasonably effectively in pre-modern economic and political contexts, where the “politics of negotiation” were still salient. As the free market replaced paternalism, however, so did unmediated class conflict replace older methods of bargaining, albeit occasionally by riot between unequal partners within a social pact.
خلاصه ماشینی:
2 این پژوهش در مورد ارتباط بین تخریب مقررات بازار در ایران با افزایش خشم و تلخی افرادی که بیش از همه تحت تأثیر قرار گرفتهاند، فقرای شهری، و آمادگی نهایی تعداد زیادی از آنها برای مشارکت در انقلاب بحث میکند.
به دور از نیاز به تغییر، شورشیان نان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به نام قیّممآبی قدیمیتر و شاید آرمانی عمل میکردند؛ بااینحال، در اواخر قرن نوزدهم، آنها نسبت به دگرگونی همراه با آشفتگی در استانداردهای زندگی خود که در اثر نظم سیاسی در حالِ فروپاشیِ قاجار و ظهورِ همزمان الزامّات جدید اقتصادی بهوجود آمده بود، واکنش نشان دادند.
در قاهرۀ قرون وسطی، دمشق اوایل دوران مدرن، و در سراسر امپراتوری عثمانی، فقرای شهری که اغلب توسط زنان رهبری میشدند، بارها برای احقاق حقّ خود در موضوع نان دست به اقدام جمعی زدند و انواع مختلف فشار را بر مقامات اعمال کردند، گاهی اوقات صلحآمیز، و گاهی نه، تا زیادهرویها را در فعالیت بازار کنترل کنند.
بااینحال، سیستم تنظیم بازار که از نظر مذهبی تأیید شده بود، هنگامیکه فقرا نسبت به احتکار معترض بودند و خواستار کنترل قیمت بودند، احساس قدرتمندی از آنچه باید اتفاق بیفتد، بهعبارتدیگر اقتصاد اخلاقی، برای آنها فراهم میکرد.
3 تنها عاملی که همواره در شورشهای نان ایران وجود داشت، این باور بود که کمبودها ساختگی هستند و در نتیجۀ احتکار و سفتهبازی توسط ثروتمندان است و ذخایر فراوانی وجود دارد؛ امّا فقرا عمداً از استحقاق خود محروم شدهاند.
(1288 ه ق) طی قحطی بزرگ چند تظاهرات نان در تهران و شهرهای دیگر دیده شده بود که باز هم گفته شد در واقع مقدار معتنابهی غلّه در کشور وجود دارد، امّا گروههای بانفوذ به خاطر کسب سود، در حال احتکار آن هستند.