چکیده:
جستار حاضر به تحلیل قوای نظری و عملی از حیث کمالمحوری و شمارش و سطحبندی موارد عینی کمالات از دیدگاه فخر رازی میپردازد. این تحلیل در طراحی اخلاقنگاری فلسفی رازی اهمیت والایی دارد. هدف پژوهش دستیابی به سامانه فکری رازی در بازتعریف قوه نظری و عملی و گونهشناسی کمالات انسان و طراحی مولفههای زیست سعادتمندانه است. روش این پژوهش، تحلیلی ـ عقلی، با بهکارگیری شیوه مقایسهای در برخی جایگاههاست. بر پایه دیدگاه رازی، عقل عملی و نظری هر دو حیثیتی ادراکیاند؛ یکی شناخت امور ناظر بر واقع است و دیگری شناخت خیرها از حیث عمل به آنها.
با تحلیل کمالات این دو قوا، به طراحی دیدگاهی جامع از کمالات قوا با عنوان کمالات میانی و کمالات بنیادین پرداخته میشود. رازی کمالات بنیادین را در فراسوی تحلیلهای اعتدالگروی ارسطویی و در پیوند با مولفههای دینی مطرح میسازد. ارزشمندی زیستن و سعادتمندی نزد رازی در بعد شناختی، فراتر از روش متاملانه عقلانی است و بر متعلق آن ناظر است و در بعد عملی بر منش اخلاقی استوار است. علاوه بر موارد مذکور، در این مقاله به برخی صورتبندیهای ارتباط قوای نظری و عملی متناظر با تحلیل رازی نیز پرداختهایم؛ از جمله: صورتبندی استنتاجی مبتنی بر بهرهوری عقل عملی از احکام کلی عقل نظری، صورتبندی مبتنی بر تقسیم گزارههای اخلاقی حوزه عقل عملی به بینیاز از تامل و نیازمند به تامل و صورتبندی مبتنی بر ارتباط فعل و نتیجه آن با شاخصهای کلان معرفت الهی و قرب الهی.
In what follows, the author has dealt with the analysis of theoretical and practical faculties in terms of their perfection number and classification of their genuine cases. This analysis matters a great deal in the course of designing al-Razi’s philosophical writings on ethics. The aim of this research is to get into al-Razi’s system of thought in order to redefine the theoretical and practical faculties, typology of man’s perfections, and to redesign the constituents of man’s eudaemonistic life. The method adopted is rational-analytic and making comparison in some statuses. According to al-Razi, both theoretical and practical reasons have a cognitive aspect: the former is to know things as they are, and the latter to know the good in terms of practice. Through the analysis of perfections of these two faculties, we can design a comprehensive view on those perfections as fundamental and intermediate ones. Al-Razi introduces the fundamental perfections in connection with religious constituents and superior to Aristotelian analyses of moderation theory. In al-Razi’s point of view, the value of living a happy life in its cognitive aspect aims at its object and is higher than the intellectual contemplation, and in practical aspect rests upon moral manner. Furthermore, the author has deal with some formulations of the ties between theoretical and practical faculties analogous to al-Razi’s analysis such as: the deductive formulation by which practical reason makes use of general conclusions of theoretical reason, the classifications of ethical propositions of practical reason into those in need of contemplation and those in no need of, and the formulation as per the tie between practice and its result according to the large indexes of knowing Allah and proximity to Him.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر موارد مذکور، در این مقاله به برخی صورتبندیهای ارتباط قوای نظری و عملی متناظر با تحلیل رازی نیز پرداختهایم؛ از جمله: صورتبندی استنتاجی مبتنی بر بهرهوری عقل عملی از احکام کلی عقل نظری، صورتبندی مبتنی بر تقسیم گزارههای اخلاقی حوزه عقل عملی به بینیاز از تأمل و نیازمند به تأمل و صورتبندی مبتنی بر ارتباط فعل و نتیجه آن با شاخصهای کلان معرفت الهی و قرب الهی.
در این جستار تلاش میشود با تحلیل عقل نظری و عملی در منظومه فکری رازی، بدین سؤالات پاسخ داده شود: کارکردهای عقل نظری و عقل عملی چیست؟ تلقی رازی از کمال قوای نظری و عملی چگونه است؟ آیا نزد رازی، کمال ـ که زمینهساز سعادت است ـ تنها با دانایی همراه است یا تحول رفتاری نیز لازمه آن است؟ آیا صرف خردورزی ارزش بنیادین است یا متعلق آن در ارزشگذاری اهمیت دارد؟ ارتباط عقل عملی و عقل نظری چگونه است و چگونه بهرهوری عقل عملی از عقل نظری طراحی میشود؟ عقل عملی و تمایز آن از عقل نظری در اندیشه رازی اندیشمندان مسلمان در تصویرسازی از عقل نظری و عملی از لحاظ مدرکات و متعلقات آنها، دیدگاههای متفاوتی طراحی کردهاند: 1.
براساس مصداقهای شناسایی شده از چیستی کمال قوای نظری و عملی میتوان چنین ترتیبی را از منظر رازی پیش نهاد: با توجه به اینکه رازی قوه عملی را در کنار قوه نظری، ادراکی محسوب میکند، کمال قوه عملی عبارت است از شناخت خیر؛ اما طوریکه خود را در تحول اخلاقی نشان دهد و دارای نشانههایی در زندگی فردی و اجتماعی همچون ستایش و عبادت خداوند، تقواپیشگی و یاریرسانی به دیگران باشد.