خلاصه ماشینی:
"هاکسلی خود بر این باور است که قیاس میان تمامی آراء و نظرات مطرح شده در اثر میتواند به انسان روح و حیات دوباره بدهد.
و این حالت زمانی رخ میدهد که عقاید مطرح شده یک سویه و با قصد و غرض قبلی طرح نگردد و به نوعی تمام دیدگاههای گوناگون فرصت مناسب برای دفاع از خود را داشته باشند.
معمولا مقالات تخصصی رشتههای مختلف علوم انسانی درصدد طرح مسائل پیرامون خود و اثبات و رد برخی مباحث هستند،اما رمان عقاید همواره میکوشد تا تمامی مسائل مطرح شده را پیش چشمان مشتاقان نشان دهد.
رمان عقاید خود را موظف به تفسیر و توصیف حالات گوناگون انسانها میداند،بدینترتیب بازگویی مسائل با زبان تمثیل و یا نادیده گرفتن برخی سازههای داستانی میسر نمیگردد.
تحلیلگران ادبی از نویسنده رمان عقاید توقع دارند تا به دور از تعصبات و قصد و غرض شخصی دیدگاههای مختلف مطرح شده را یکسان با آراء خود منظور دارد و به خواننده این امکان را بدهد تا خود به قضاوت بنشیند.
و اما اگر بپذیریم که نویسنده در داستان حضور علنی داشته باشد باید به یک مقالهنویس هم اجازه این کار را داد اصولا همکاری میان نویسنده و مقالهنویس تنها در رمان عقاید امکانپذیر است.
Aldous Hualey and the Novel of پیچیدگیهای تصنعی و کاذبی که برخی نحلههای ادبی معاصر چون پستمدرنیسم به راه انداختند نمیتواند در ساخت رمان عقاید مفید واقع گردد رمان عقاید خود را موظف به تفسیر و توصیف حالات گوناگون انسانها میداند،بدین ترتیب بازگویی مسائل با زبان تمثیل و یا نادیده گرفتن برخی سازههای داستانی میسر نمیگردد"