خلاصه ماشینی:
"از کاستیهایی در کاربرد دستور زبان یاد کردهاند و اینکه نویسنده داستان باید واژههایی را به کار نمیبرده و یا باید بهگونه دیگری میگفته؛و سرانجام اینکه«باید زبان خودمان را پاک نگه داریم.
باید به ایشان یادآوری کرد که اگر اینها را«کار نداریم»پس گفتن اینکه«باید زبان خودمان را پاک نگه داریم»برای چیست؟ نویسنده-بالاتر از آن-گفتهاند که دیدگاهشان«سرهنویسی» نیست.
که اگر این نیز نیست،پس سخن گفتن از اینکه زبانمان را پاک نگه داریم،بیجاست.
چون در ایران کشت و برداشت شده است!)و به گمان من، همین،همینکه با واژگان بیگانه(عربی یا فرنگی)در زبان خودمان، واژه میسازیم(مانند:مجروحیت،انسانیت...
و چکیده همه اینها اینکه،نویسنده گرامی،در شش ستون نوشته (که شاید 2500 واژه نشود)بیش از 800 واژه عربی تنها از زبان خودشان آوردهاند(از واژگان فرنگی که به کار بردهاند یاد نمیکنم).
که باید از ایشان پرسید اگر پاک نگه داشتن زبان این است،پس آلودن آن کدام است؟ در پایان از دو لغزش دیگر نویسنده یاد میکنم؟آوردهاند که«عشق یعنی پیوستگی."