چکیده:
نفوذ سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در مبادلات جهانی و منطقهای میتواند زمینه مناسبی را برای گسترش همکاری و همگرایی بین دو طرف فراهم آورد؛ اما تاکنون روابط دو طرف در طول بیش از سه دهه نه تنها نهادینه نشده؛ بلکه با فراز و نشیب همراه بوده و در دورههایی به سردی گراییده است. میتوان گفت اتحادیه اروپا تنها سازمان بینالدولی در سطح جهان است که رابطه با آن به اندازه رابطه با دولتهای عضو آن سازمان دارای اهمیت است. این اتحادیه یکی از بازیگران نوخاسته در عرصه بینالملل است که پس از پایان جنگ سرد مجال بیشتری برای تقویت خویش در عرصه روابط بینالملل پیدا کرده است. از همان آغاز بروز بحران هستهای، اتحادیه اروپا خود را یکی از طرفهای اصلی حل وفصل مسئله هستهای ایران معرفی نموده است و این موضوع از سوی ایران نیز، مورد پذیرش قرار گرفته است. در این تحقیق، با استفاده از روش سازه انگارانه و با توجه به توافق هستهای ایران با کشورهای 5+1 و پذیرش برجام، به دنبال بررسی روابط ایران و اتحادیه اروپا در دوران پسابرجام هستیم
The influence of EU and the Islamic Republic of Iran in regional and global barters can create and provide an appropriate context in order to expansion of mutual coorporations and convergence in global scale, however, throughout last three decades, mutual relations between both side not only has not been initialed, on the other hand, it has been accompanied with vicissitudes and also in the special periods of time it has gone to aweak relationships. In global Stage, Importance of creating relations with EU as an only interstate organization is as same as with crating relations by states that are within it. Because of this reason, EU has created some political representation office in any country. After cold war area, this union as the one of the newborn actors in global Stage, could able to find out special opportunity due to reinforce itself in international relations context. In the direction of it, negotiations between EU and Iran's Representatives have been continuing from summer of 2003 to current age in order to reach an appropriate solution for Iran's nuclear program crisis. From begining of Iran's nuclear crises, EU introduced itself as an important side of finding solution for this international crises and also, this issue was accepted by Iran's in that case. In this survey, with using of constructively ways and also noticing to Iran's nuclear deal with 5+1 powers and accepting of joint comprehensive plan of action (JCPA), we will analyse EU and Iran Relations in the period of post-JCPA.
خلاصه ماشینی:
نقش برجام در توسعه روابط اتحاديه اروپا و ايران دکتر صمد قائم پناه ١ منير دشتي ورمزاني ٢ - تاريخ دريافت : ١٣٩٥/٢/١٥- تاريخ پذيرش:١٣٩٥/٣/٢٢ چکيده: نفوذ سياسي و اقتصادي جمهوري اسلامي ايران و اتحاديه اروپا در مبادلات جهاني و منطقه اي ميتواند زمينه مناسبي را براي گسترش همکاري و همگرايي بين دو طرف فراهم آورد؛ اما تاکنون روابط دو طرف در طول بيش از سه دهه نه تنها نهادينه نشده؛ بلکه با فراز و نشيب همراه بوده و در دورههايي به سردي گراييده است .
توافق ايران با شش قدرت جهاني، علاوه بر توسعه مناسبات اقتصادي بين ايران با اروپا به افزايش مناسبات سياسي نيز منجر شده است ، هرچند کشورهاي غرب اروپا مثل فرانسه ، انگليس و آلمان که قدرتهاي اقتصادي بزرگ اروپا به شمار ميروند و از کشورهاي حاضر در گروه ٥+١ بودند، برخلاف تعهدات خود در برجام و به خاطر همسويي با آمريکا وبا در نظر گرفتن منافع رژيم صهيونيستي تاکنون اقدام مؤثري براي رفع تحريم هاي ايران انجام ندادهاند، با اين حال فضاي پسابرجام زمينه همکاري بيشتر ايران با کشورهاي ميانه رو اروپا را فراهم ميکند واز اين راه از شدت فشارهاي کشورهاي غرب اروپا کاسته خواهد شد.
به دنبال سفرهاي هيئت هاي تجاري اروپا به ايران، کشور کرواسي نيز بعد از توافق وين و اجرايي شدن برجام تلاش خود را براي ترميم روابط با ايران به ويژه روابط اقتصادي و گسترش مناسبات تجاري آغاز کرده است .