خلاصه ماشینی:
"چون بالاخره کولبی دوست ما است و اگر ما همه این کارها روبه نحو احسن انجام نمیدادیم،این سؤال پیش میاومد که اصلا برای چی به دنیا اومدیم؟!» کولبی پرسید که میتونه قبل از دارزدنش،نوشیدنی بنوشه و ما در جواب گفتیم:«معلومه که میتونه.
مبلغ چهارصد دلار برای چوبهدار و هزینه نوشیدنی و دعوتنامهها و گروه نوازندگان که مبلغی نیست،اما چرا از خود درختبلوط استفاده نمیکنین که خیلی هم قشنگتره؟» بعد اضافه کردم:«ماه ژوئن نزدیکه و در چنین فصلی،درختان بلوط،پر از برگهای باشکوه و زیبا هستن.
» ویکتور گفت:«اگر این کار کنار ساحل و توی محیط باز انجام بشه خیلی بهتره.
با ذکر نام سیم،هانک که در تمام این مدت ساکت بود به صدا درآمد و گفت:«بهتر نیست به جای طناب،از همان سیم استفاده کنیم؟» او عقیده داشت این روش مؤثرتر از بقیه راههاست و تازه برای خود کولبی هم بهتر است."