چکیده:
این تحقیق با هدف بررسی علل انقلاب و جنگهای اخیر درکشورهای جهان سوم (مطالعه موردی: لیبی و تونس) به انجام رسید. برای بررسی عمومی پدیده انقلاب باید به نظام اجتماعی توجه کرد. این توجه نشان میدهد که نظام اجتماعی شامل تعدادی ساختار است که هر کدام کارکردی ویژه را به درون نظام میریزند و بدین وسیله ثبات و تعادل حفظ میشود. شناخت چگونگی ایجاد ثبات و تعادل اجتماعی ما را به علت وقوع انقلاب رهنمون میگردد. لذا این تحقیق به روش کتابخانهای و با مراجعه به مقالات و کتب مرتبط انجام شد و ضمن جمع بندی، نتایج و یافتههای تحقیق ارایه گردید.
This study was conducted to investigate the causes of the revolution and recent wars in Third World countries
(Case study: Libya and Tunisia). To study the phenomenon of revolution in general, social system must be paid
attention. This attention shows that the social system consists of a number of structures, each of which pours a
special function into the system, thereby maintaining stability and balance. Knowing how to create social
stability and balance leads us to the revolution. Therefore, this research was conducted by library method with
reference to related articles and books and while summarizing, the results and findings of the research were
presented.
خلاصه ماشینی:
سال ۲۰۱۱ نقطه عطفی برای منطقه استراتژیک خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار می رود؛ زیرا در این بازه زمانی برخی از مردم کشورهای مناطق مذکور در پرتو تحولات موسوم به بهار عربی به صورت دومینووار بر ضد رژیم های اقتدارگرای خود دست به قیام و اعتراضات انقلابی زدند و موجبات تحولات عمیقی را در این مناطق فرآهم آوردند.
مکتب کپنهاگ که نظریه پردازی در باب امنیت منطقه ای را دستمایه مطالعات خود قرار داده بر این نظر است که بررسی های ملاحظات امنیتی کشورها در چارچوب ملی با سطح جهانی سازی است چرا که از یک سو دولت ها در خلأ زندگی نمی کنند و با محیط خود در تعامل هستند و از سوی دیگر این منطقه که امنیت هر یک از دولت ها به امنیت همه مربوط می شود و هیچ چیز را نمی توان بدون درک همه چیز فهمید، نمود پیدا می کند.
این الگوی تعامل که به دو شکل دوستی و دشمنی است از مولفه های مختلفی تاٌثیر می پذیرد که به نظر بوزان مهم ترین آنها ساختار قدرت (توزیع قدرت) در منطقه و روابط تاریخی است.
باری بوزان نیز معتقد است اگرچه برخی تلاش می کنند که به هم وابستگی امنیتی در منطقه خاورمیانه را بر پایه ایده های چون ایرانیت در برابر عربیت، اسلامیت در برابر یهودیت، شیعه در مقابل سنی و … بررسی نمایند، اما این تنها عناصری از واقعیت است و تمام حقیقت نیست.
بری بوزان واضع نظریه مجموعه های منطقه ای در مطالعات امنیتی و روابط بین الملل است.