چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین، سنجش و ارزیابی اندیشهورزی سیاسی از منظر غزالی و ماکیاولی در حوزه حکمرانی و سیاستورزی است. بنابراین، سوال اصلی پژوهش این است که اندیشهورزی سیاسی پیرامون سیاستورزی از نگاه غزالی و ماکیاولی واجد چه ویژگیها و خصوصیاتی ( تشابهات و تمایزات) است؟ در این راستا با نگاهی تطبیقی و رجوع به آرای این دو اندیشمند، و با بکارگیری روش توصیفی- تحلیلی عناصر و جلوههای آداب سیاستورزی آنان مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش بر این فرض استوار است که نقطه مشترک یا وجه تشابه سیاستورزی نیکولو ماکیاولی و امام محمد غزالی علاوه بر یکسانی فرم آن، یعنی قالب اندرزنامهنویسی، بیشتر به ارائه راهکارهایی جهت کنترل معضلات اجتماعی جامعه وقت خویش، درک شرایط نابسامان اجتماع و احساس لزوم استقرار یک قدرت واحد، حمایت از سلطان یا پادشاه وقت جهت ایجاد یک دولت مرکزی و قدرتمند معطوف است. اما وجه بارز تمایز آنها در نوع ابزار و راههای گرایش به سیاستورزی میباشد، به این معنی که ماکیاول بیشتر براساس واقعبینی، سیاستورزی میکند. غزالی با الهام از دین و اخلاق و آرمانگرایانه به سیاستورزی روی میآورد. همچنین مبانی فکری و سیاسی اندیشمندان سیاسی در حوزه حکمرانی، حفظ و اعمال قدرت نقش و تاثیر بنیادین دارد. برای دستیابی به اهداف حکومت و حفظ قدرت باید اقتضائات سیاسی و اجتماعی و موقعیتهای زمانی و مکانی را مد نظر قرار داد و به مقتضای آن اقتضائات شیوه حکمرانی مناسبی را در پیش گرفت.
The purpose of the present study is to review, evaluate, and assess political thinking from the perspective of Ghazali and Machiavelli in the realm of governance and politics. Therefore, the main question of the research investigates what are the features (commonalities and distinctions) of political thinking from the perspective of Ghazali and Machiavelli? To this aim, the elements and representations of their politics were comparatively reviewed using descriptive analysis and with reference to their views. The research relies on the hypothesis that the common point or similarity between the politics of Nicolo Machiavelli and Imam Mohammad Ghazali, in addition to their identical genre that is didactic literature, is attributed to their common approach in terms of their guidelines on controlling social problems, understanding of unpleasant social conditions and agreement over the necessity for a unique power center, and supporting the king in power to establish a central and powerful government. However, their salient distinction is related to their different approaches and tendencies to politics; it means that Machiavelli approaches politics more often based on realism. On the other hand, Ghazali approaches politics under the inspiration of religion, morality, and idealism. Moreover, the intellectual and political principles used by the politicians are immensely effective in the realm of governance as well as sustenance and implementation of power. In order to achieve the objectives of government and sustain power, it is essential to regard the political and social circumstances as well as time and place conditions and thereby select an appropriate method of governance.
خلاصه ماشینی:
پژوهش بر اين فرض استوار است که نقطه مشترک يا وجه تشابه سياست ورزي نيکولو ماکياولي و امام محمد غزالي علاوه بر يکساني فرم آن ، يعني قالب اندرزنامه نويسي، بيشتر به ارائه راهکارهايي جهت کنترل معضلات اجتماعي جامعه وقت خويش ، درک شرايط نابسامان اجتماع و احساس لزوم استقرار يک قدرت واحد، حمايت از سلطان يا پادشاه وقت جهت ايجاد يک دولت مرکزي و قدرتمند معطوف است .
نيکولو ماکياولي و امام محمد غزالي به عنوان دو انديشمند با شرايط يکسان اجتماعي - سياسي که عملکردهاي متفاوتي داشته اند، يکي از مناسب ترين بسترها براي مطالعه و بررسي تفاوت ها و شباهت هاي انديشه سياسي اسلامي و غربي بوده و مطالعه مباني فکري اين دو متفکر سياسي ميتواند به شناخت بهتر نظام فکري آن دو و نتايج حاصله ثانويه کمک نمايد.
لذا، هدف پژوهش حاضر بررسي تطبيقي مباني نظريات ماکياولي و امام محمد غزالي در عرصه سياست و انديشه ورزي سياسي غزالي است و در اين راستا شناخت انديشه هاي سياسي غزالي و ماکياولي، انگيزه هاي آنها و تشابهات و تعارضات مباني فکري آن دو مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت .
٣. امام محمد غزالي و سياست دين اسلام ديني است که همواره خواهان پيوند ميان فضيلت هاي اخلاقي و سياست بوده و دانشمندان و فلاسفه اسلامي هر کدام با توجه به اوضاع و احوال جامعه خود در اين خصوص انديشه پردازي کرده اند.