چکیده:
موضوع این مقاله « فریبکاری از دیدگاه اسلام » می باشد که در فقه اسلامی ضمان ناشی از فریب در اصطلاح حقوقی ضمان غرور نامیده میشود . غرور در لغت به معنای خدعه ، فریب و نیرنگ است . و در اصطلاح عبارت است از اینکه از شخصی سخنی یا فعلی صادر گردد که باعث فریب دیگری شود به واسطه این فریب شخص دوم متحمل خسارت گردد ، فریبنده ضامن خسارتهای وارده خواهد بود . شخص اول را « غارّ » و شخص دوم را « مغرور » می گویند.برای تحقق قاعده غرور جهل شخص مغرور لازم است ولی علم و جهل شخص غارّ تفاوتی را به وجود نمی آورد . در کتب قواعد فقه و فقه استدلالی مجموعا شش دلیل برای این قاعده ذکر گردیده است که عبارتند از : حدیث نبوی : « اَلمَغرورُ یَرجِعُ اِلی مَن غَرَّهُ » ، بنای عقلاء ، اجماع ، روایات خاص ، قاعده لاضرر و قاعده اتلاف و تسبیب . پس از بررسی نظرات فقها و نویسندگان در این خصوص میتوان نظر مرحوم میرزا حسن بجنوردی را دلیل اصلی محسوب کرد . ایشان دلیل اصلی را بنای عقلاء دانسته اند که روایات وارده در بابهای خاص آن را امضاء و تایید کرده اند . بقیه موارد با دلایلی که در متن ذکر گردیده است به تنهایی قابل استناد نیستند . این قاعده در اکثر ابواب فقه جاری است .از موارد با وجود اینکه شخصی دیگری را گول میزند و به واسطه این عمل خدعه آمیز به شخص دوم خسارت واردمی گردد
In this treatise we argue about "haughtiness principle" which lexically means decree. "trick" and "cheating", and terminologically refere to the person who cheats anther one by his acts or words and by these behaviors the second one sustain a loss, the first person is responsible for consequent damages. First person is called deceiver and the second one is call cheated fellow. For researching into haughtiness principle the cheated fellow's ignorance is necessary, but the deceiver knowledge or ignorance dose not play any roleo totally six reasons have been mentioned about this principle in the books related to the rules of religious jurisprudence and ratiocinative religious jurisprudence: 1: A tradition desended from the prophet which says cheated fellow should ask one who have deceived him", 2: wisdom, 3: con sensus, 4: special traditions, 5: loss prevention principle and 6: wasting and cause principle.After researching into the theologious and writers' ideas in this case, we can accept the late Mirza Hassan Bejnordy's idea which is the main reason. He has mentioned wisdom as main reason and has subscribed traditions related to it. Basde on some reason, the rest cases are not reliable solely. This principle exist in the majority of religious jurisprudence chapters. In some cases, even so one person cheats another one and by triky act the second one lose, but some reasons hinder cheated fellow refer to the deceiver for loss and these resons arc mentioned in the following.
خلاصه ماشینی:
در برخي از موارد با وجود اينکه شخصي ديگـري را گول ميزند و به واسطه اين عمل خدعه آميز به شخص دوم خسارت وارد مي گردد و به اصطلاح قاعده غرور تحقق مي يابد ولـي برخـي از موانع باعث مي شوند که مغرور نتواند جهت جبران خسارت هاي وارده به غار مراجعه نمايند اين موانع عبارت اند از قاعده اقدام ، قاعـده احسان ، تقصير مغرور و سود بردن مغرور کليدواژگان .
مرحوم ميرزا حسن بجنوردي صاحب يکي ديگر از منـابع قواعـد فقـه در تعريـف اصـطلاحي قاعدة غرور مي فرمايد نزد فقهاء عبارت است از اينکه شخصي کاري را انجام دهد که بـه واسـطۀ انجام اين کار به ديگري ضرر رساند و متضرر شدن شخص دوم بـه علـت فريـب خـوردن وي از شخص اول باشد، هر چند فرد اول قصد فريب دادن نداشته باشـد و خـود او نيـز فريـب خـورده ، جاهل و يا در اشتباه بـوده باشـد» (بجنـوردي، ١٣٨٩، ج ١، ص ٢٢٥) يکـي ديگـر از نويسـندگان دربارة قاعدة غرور تعريف زير را ارائه داده است : «هر گاه از شخصي عملي صادر گردد که باعـث گول خوردن شخص ديگري بشود، و ضرر و زياني متوجه او گردد، شخص نخست به موجب اين قاعده ضامن است و بايد از عهدة خسارت وارده برآيـد.
مشهور معتقدند اگر حديث ضعيف مستند فتواي فقهاي زيادي قرار گرفـت ، ضـعف سند آن جبران مي شود و عده اي نظر مخالف دارند، ولي بايد توجه داشـت کـه اگـر نظـر فقهـاي گروه اول را بپذيريم ، انصافا بايد گفت اين حديث از جمله احاديثي است که در ابواب مختلف فقه مورد استناد واقع شده است (محقق داماد، ١٣٦٣، ص ١٧٣).