چکیده:
هدف کلی حقوق، ایجاد نظم و استقرار عدالت است با وجود آن که انسان دارای 2 بعد مادی و معنوی است؛ اما حقوق مدنی صرفاً به بعدی مادی می پردازد و با اهمیت دادن به این جنبه در پی دستیابی به اهداف بزرگی همچون حفظ نظم ، استقرار عدالت و پیشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی و رفع خصومت است در نظام حقوقی اسلام ، مصالح اجتماعی باید به شکلی تامین شود که تحصیل کمالات نفسانی و ارتقای درجات معنوی را امکان پذیر سازد در این راستا باید مشورعیت جبران ضررهای معنوی از راه های مالی و غیر مالی اثبات شود. همان گونه که حقوق باید اموال منقول و غیر منقول اشخاص را از تعرض و تجاوز حفظ نماید ضرورت دارد قواعد الزام آوری پیش بینی شوند تا حیثیت ، اعتبار و متعلقات غیر مادی افراد را از توهین ها ، تهمت ها دسیسه ها و تعرضها حفظ کنند علیرغم وجود زمینه های مناسب در متون قانونی جهان امکان جبران خسارت معنوی هنوزبه طور جامع وجود ندارد و اکثریت قریب به اتفاق محاکم از صدور حکم در مورد دعاوی بخواسته خسارت معنوی خود داری می نمایند در صورتی که متون قانونی فعلی به اندازه کافی روشن می باشد و موجبات احقاق حقوق بسیاری از خسارت دیدگان که در قلمرو حقوق معنوی زیانهای جبران ناپذیری تحمل کرده اند کاملاً فراهم است.همچنین در فقه مبین اسلام نیز قواعدی وجود دارد که بر جبران خسارت معنوی تأکید می کند
The general purpose of the law is creating order and establishing justice, although human being have two dimensions, physical and Spiritual, but civil law discuss physical dimension and try to achieve great purposes such as keeping an order, establishing justice, and protection from individuals and social rights and hostility abatement by emphasizing this aspect. In Islamic legal order, social matters should supply in a way which to feasible sensual perfection acquiring and Spiritual degrees upgrading, so Spiritual loss compensation legitimating should register by financial and non-financial ways. As law should keep movable and immovable properties of people from aggression and invasion so it is necessary to predict obligatory rules to keep prestige, non-financial credits and facilities of people from insults, accusation, intrigue and aggressions . Despite suitable fields in world legal texts, there is no possibility of comprehensive Spiritual damage compensation and the majors prevent from issuing action about wanted Spiritual damage claim though current legal texts are obvious and administration of justice of many damaged persons who tolerated irretrievable harms in Spiritual law area is provided. Also there are some rules in perspicuous jurisprudence of Islam that emphasize on Spiritual damage compensation.
خلاصه ماشینی:
مقدمه خسارت منحصر به ضرر مادي نبوده ، بلکه خسارت معنوي ناشي از جرم ، به مهمترين بعد از ابعاد وجود شخصيت انسان که همان بعد معنوي و روحاني باشد ايراد لطمه نموده و آن را متضرر مينمايد به جهت آن که کثرت بروز اين نوع خسارت ها واهميت آن در جامعه ي امروز و خسارات وارده بر روح و روان و شخصيت و احساسات و عواطف فرد سنگين تر از خسارت جسمي و مالي بوده و قابل مقايسه با آن نيست و از سوي ديگر غفلت و بيتوجهي نسبت به اين گونه خسارات در نظام حقوقي مبتني بر اسلام ، باروح و قوانين اسلامي مغايرت دارد و آن را غير عادلانه و غيرکارآمد جلوه ميدهد و موجب تضييع حقوق اشخاص ميشود.
اصل ٤٠ سوء استفاده از حق و ايراد خسارت ، مادي يا معنوي، منع شده است و در اصل ١٧١ به يک مورد خاص از خسارت مادي يا معنوي ناشي از تصميم دادگاه اشاره شده که با الغاء خصوصيت از آن و توجه به اين نکته که مفاد اين اص ل يکي از مصاديق قاعده کلي جبران خسارت يا لاضرر مي باشد، مي توان چنين گفت که از نظر قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران که به عنوان مادر ساير قوانين شناخته ميشود، هر نوع خسارت مالي يا معنوي بايد به نحو مناسب جبران شود و يکي از علل بروز چنين خساراتي، تصميم نابجا و مبتني بر تقصير يا اشتباه قاضي است .