چکیده:
گوهرتراشی از پرسابقهترین حوزههای فنی و علمی در فرهنگ اسلامی است. دامنۀ کاربرد این رشته، وسیع بوده و از جمله در ساخت زیورآلات، مُهرها، حرزها و طلسمات کاربرد دارد. بخشی از اطلاعات مربوط به گوهرتراشی در رسالاتی موسوم به «گوهرنامه» بازتاب یافته است. گوهرنامهها، معمولاً به معرفی شیوههای گوهرشناسی (کانیشناسی) میپردازند. مباحث تمدنی، علوم طبی، علوم حدیث، جنبههای فنی تراش و جلای سنگها نیز از دیگر مفاد این رسالات است. مباحث فنی گوهرتراشی در این منابع، غالباً به اشاره و مختصر طرح شده و گاه با تعابیر تخصصی یا نامأنوس همراه شده است. از این رو، درک و کشف دانش پیشینیان در این مورد با ابهاماتی روبروست. یکی از این موارد، تنوع چرخهای تراش و جلاست که بهرغم اشاره در اغلب گوهرنامهها، مفهوم و عملکرد آنها مبهم و نامشخص باقی مانده است. از این رو، پرسش اصلی این تحقیق آن است که چرخهای حکاکی مصطلح در گوهرنامههای فارسی، دارای چه ویژگیهایی از نظر مفهوم، نوع شکل، ساختار و عملکرد بودهاند؟
هدف این مقاله، شناخت بیشتر این هنر و شیوههای به کارگیری چرخهای حکاکی در گوهرتراشی بر اساس متون و اصطلاحات رایج در گوهرنامههاست. در ابتدای مقالۀ حاضر، گوهرنامهها و ساختار محتوایی آنها به اجمال، معرفی و بررسی شده است. سپس بسامد اصطلاحی چرخهای گوهرتراشی (حکاکی) در این متون مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، برای دستیابی هرچه بیشتر به دادههای مرتبط با شکل، ساختار و عملکرد چرخ حکاکی، به جستجوی شواهد تاریخی و تصویری از منابع پیرامونی و متأخر پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که اصطلاح چرخ حکاکی و نظایر آن در متون مختلف، ناظر به سه دستگاه چرخ گوهرتراشی، چرخ کندهکاری و تختۀ سفتهگری بوده است. همچنین، ساختار و عملکرد کلی این چرخها در طول زمان تغییر چندانی نکرده است.
Gemology is one of the first sciences about which ancient scholars and scientists of Iran and the Islamic world have written treatises. The economic, administrative and documentary aspects of gems in Islamic governments and before them show the importance of this part of science in different periods. The main part of Jawāher-namās (books of gems) has always been dedicated to methods of identifying and valuing gems. But in the meanwhile, the subjects of civilization, medical sciences, hadith sciences and technical aspects of stone engraving and polishing have also been considered. In Jawāher-namās, the methods of cutting and polishing each type of gems has been specifically described. Such descriptions are sometimes accompanied with specialized or forgotten words. Therefore, understanding and discovering the knowledge of our predecessors in this regard has been remained ambiguous and in some cases, the exact meaning of the authors would not be understood. These include a variety of engraving and polishing wheels (instruments). In most gems the types of wheels used have been referred to; however there is no mention of the general structure of them, i.e. the devices used. Therefore, the main question of the present research would be as follows: What characteristics do the engraving wheels mentioned in Persian Jawaher-namas have in terms of meaning, appearance, structure and function?
Looking for sources other than books on gems, and reviewing the remained examples and pictures used to describe this work in the 9th and 10th centuries AH/AD 15th and 16th centuries, an attempt has been made to give an overview of the construction of such devices and the function of each. Examining some images and tools left from the Qajar period in Iran, India and Europe, the results demonstrate that these wheels were based on relatively similar structures at that time. However, there are three types of lapidary wheels that require three different types of machines. In this article, besides having a review of such devices, other technical features and the history of each has been considered as well. These features show that each lapidary wheel applied a certain device with different function, depending on their operation. This matter proved to be decisive in the diverse production of gem stones.
خلاصه ماشینی:
از این رو، پرسش اصلی این تحقیق آن است که چرخهای حکاکی مصطلح در گوهرنامههای فارسی، دارای چه ویژگیهایی از نظر مفهوم، نوع شکل، ساختار و عملکرد بودهاند؟هدف این مقاله، شناخت بیشتر این هنر و شیوههای به کارگیری چرخهای حکاکی در گوهرتراشی بر اساس متون و اصطلاحات رایج در گوهرنامههاست.
گوهرتراشی، گوهرنامههای پارسی، جواهر، چرخ حکاکی، چرخ سوراخکاری * این مقاله برگرفته از رسالۀ دکتری مهدی ارجمند اینالو با عنوان «تبیین جنبههای نظری و عملی گوهرنامهنویسی در گوهرنامههای فارسی سدههای 6 تا 10 هجری قمری» به راهنمایی دکتر یعقوب آژند میباشد که در دانشگاه تهران به انجام رسیده است.
سیدمحمد میرشفیعی و مهدی محمدزاده (1394) به علوم مذکور در جواهرنامۀ نظامی ابوالبرکات نیشابوری و همچنین عرایس الجواهر و نفایس الاطایب عبدالله کاشانی علاقهمند شده و با استفاده از فرمولهای بیان شده در این منابع، به بازیابی تکنیکهای ساخت مینا و لعابهای مختلف مبادرت نمودهاند و به فنون ساخت مینای زرینفام نیز پرداختهاند.
) در مقالۀ خود با عنوان The Lapidary Arts in Islam، به معرفی برخی اطلاعات مربوط به شیوههای تراش گوهرها و همچنین نمونههایی از جواهرات تاریخی جهان اسلام پرداخته که بیشتر این آثار، مربوط به دورۀ سلجوقی ایران است.
علت این موضوع از دو منظر قابل طرح است: یکی اینکه منابع مورد استفاده و مورد اقتباس در رسالات متأخر کدام بوده است؟ دوم اینکه موضوع و هدف تألیف آنها چه بوده است؟ برای نمونه، جواهرنامۀ مبارکشاه قزوینی، استنادی به جواهرنامه نظامی نداشته و بیشتر از منظر طبی به موضوع گوهرها پرداخته است.
اصطلاح حکاکی در این رسالات، خود ناظر به دو تخصص متفاوت است: اول تراش گوهر و ساختن نگین از گوهرها و دوم ایجاد نقوش برجسته و گود روی آنها.