چکیده:
ذرت دانهای پس از گندم و جو بهعنوان سومین فرآوردهی استراتژیک کشاورزی در جهان، اهمیت دارد. در ایران نیز این محصول بهعنوان منبع اصلی تامین انرژی در تغذیهی طیور دارای اهمیت است. پس بهمنظور تحلیل چگونگی تاثیر نهادهها در تولید این محصول، افزون بر اشاره به مزایای استفاده از تابع هزینه بهجای تابع تولید در تجزیه و تحلیل فنآوری تولید، از تابع هزینهی ترانسلوگ برای برآورد کشش تولید، ضرایب تابع و بازده نسبت به مقیاس ذرت دانهای استفاده شده است. این تابع از روش حداکثر درستنمایی غیرخطی محدود شده، با استفاده از دادههای مرکب مربوط به سالهای 1382- 1368 برآورد شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که کششهای جزیی متقاطع آلن برای هر جفت از نهادهها بیانگر رابطهی جانشینی مابین نهادهی نیروی کار با کود، بذر و آب است. همچنین ماشینآلات مکمل نهادهی نیروی کار و جانشین نهادهی کود، بذر و آب است. محاسبهی کشش قیمتی تقاضا برای نهادهی نیروی کار نیز بیانگر بیکشش بودن تقاضا برای این نهاده است. افزون بر این، نتایج حاکی از آن است که صرفههای برگرفته از مقیاس، کمتر از 1 است (39/ 0 =SE ). به سخن دیگر تولید محصول ذرت دانهای در ایران دارای بازده نزولی نسبت به مقیاس است.
Corn is the third important strategic crop in the world after wheat and Barley. Iran uses this product as basic source for providing energy in Poultry Nutrition. Therefore, in this study, in order to estimate the production elasticities and effects of inputs in production of corn, a translog cost function was estimated. Moreover, advantages of using cost function instead of production function in analyzing the productive technology presented. Restricted non linear maximum likelihood method was used to estimate the model. The Allen partial cross elasticities for each pair of inputs confirm the substitution relationship among labor with fertilizer, seed and water. The results also indicate that machinery is as a complement for labor and substitute for fertilizer, water and seed. The amount of own price elasticity which is less than one indicating inelastic demand of labor input. The results also show that production of corn has decreasing return to scale (SE= 0/39).
خلاصه ماشینی:
پس به منظور تحليل چگونگي تاثير نهادهها در توليد اين محصول، افزون بر اشاره به مزاياي استفاده از تابع هزينه به جاي تابع توليد در تجزيه و تحليل فن آوري توليد، از تابع هزينه ي ترانسلوگ براي برآورد کشش توليد، ضرايب تابع و بازده نسبت به مقياس ذرت دانه اي استفاده شده است .
نتايج اين مطالعه نشان ميدهد که کشش هاي جزيي متقاطع آلن براي هر جفت از نهادهها بيانگر رابطه ي جانشيني مابين نهاده ي نيروي کار با کود، بذر و آب است .
روشتحقيق در اين مطالعه به منظور بررسي ساختار هزينه ي ذرت دانه اي در ايران سه استان فارس، خوزستان و کرمانشاه که در مجموع ٦٩% سطح زيرکشت و٧٠% توليد ايران را به خود اختصاص داده اند، به عنوان نماينده اي از ايران در نظر گرفته شده اند (وزارت جهاد کشاورزي، ٤ ١٣٨٤).
در مطالعه ي خليليان و عابدي (١٣٨١) در بررسي توابع هزينه و تقاضاي نهادههاي کشاورزي نيز ميان آب با ماشين آلات رابطه ي جانشيني برقرار است .
همين بررسي در رابطه با نهاده ي کود، حاکي از آن است که سهم کود از کل هزينه ي پرداختي به عوامل توليد با قيمت يک واحد بذر و کود رابطه ي مستقيم و با بهاي يک واحد از ساير نهادهها رابطه ي عکس دارد.
سهم ماشين آلات از کل هزينه ي پرداختي به عوامل توليد نيز با قيمت يک واحد از اين نهاده و نهاده ي کود، رابطه ي عکس و با بهاي يک واحد از ساير نهادهها رابطه ي مستقيم دارد.